شکافنده

شکافنده

شکافنده به چیزی گفته می‌شود که توانایی ایجاد شکاف، جدا کردن یا باز کردن اجسام، مواد یا سطوح را دارد. این واژه می‌تواند در معنای فیزیکی برای ابزارها و وسایل و در معنای استعاری برای ایده‌ها یا نیروهایی که باعث جدا شدن یا تمایز می‌شوند، به کار رود.

در صنایع و کارگاه‌ها، شکافنده به ابزار یا دستگاه‌هایی گفته می‌شود که برای خرد کردن، باز کردن یا جدا کردن قطعات استفاده می‌شوند. به عنوان مثال، شکافنده چوب یا سنگ وسیله‌ای است که امکان جدا کردن بخش‌ها و آماده‌سازی مواد برای استفاده بعدی را فراهم می‌کند و نقش مهمی در کارایی و سرعت انجام کار دارد.

به صورت استعاری، شکافنده می‌تواند به چیزی یا کسی گفته شود که مرزها، قواعد یا باورها را می‌شکند و باعث ایجاد تغییر یا تحول می‌شود. این کاربرد نشان‌دهنده توانایی ایجاد تمایز، تحول یا نوآوری است و معمولاً با شکستن موانع و ایجاد فرصت‌های جدید همراه است.

لغت نامه دهخدا

شکافنده. [ ش ِ / ش َ ف َ دَ / دِ ] ( نف ) شکاف دهنده. ( فرهنگ فارسی معین ). فاتق. ( منتهی الارب ). فالق. ( یادداشت مؤلف ): زنده ای که هرگز نمیرد شکافنده صبحها و بازگیرنده روحها. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 308 ).
کسی کو ز چوب اژدها آورد
شکافنده دریا عصا آورد
نترسد ز دستان گوساله ساز
پی مرد جادوگزافه متاز.ادیب پیشاوری.و رجوع به شکافتن شود.

فرهنگ عمید

شکاف دهنده.

جمله سازی با شکافنده

ز شادی همی در کف رود زن شکافه شکافنده گشت از شکن
اگرچه خانه‌کن باشد دوصد کس مر ایشان را شکافنده یکی بس
به ایران نیست همچون او هنرجوی شکافنده به ژوپین و سنان موی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال عشقی فال عشقی فال احساس فال احساس فال ای چینگ فال ای چینگ