شلف

شلف

شلف یا قفسه، یکی از اجزای اساسی در طراحی داخلی و سازماندهی فضاهای مختلف به شمار می‌آید. این عنصر به طور گسترده‌ای در منازل، ادارات، فروشگاه‌ها و حتی نمایشگاه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. شلف‌ها به دلیل تنوع در طراحی، اندازه و جنس، قابلیت تطبیق با انواع دکوراسیون را دارند و می‌توانند به عنوان ابزاری کارآمد برای ذخیره‌سازی و نمایش اشیاء مختلف عمل کنند. از کتاب‌ها و مجلات گرفته تا اشیاء تزیینی و لوازم کاربردی، آن ها امکان دسترسی آسان و نظم‌دهی به محیط را فراهم می‌کنند. به علاوه، با توجه به اینکه شلف‌ها می‌توانند به صورت دیواری، ایستاده یا کشویی طراحی شوند، انتخاب مناسب آن‌ها می‌تواند تأثیر زیادی بر روی زیبایی شناسی کلی فضا بگذارد. همچنین، استفاده از انواع ساخته شده از مواد مختلف نظیر چوب، شیشه و فلز، به طراحان داخلی این امکان را می‌دهد که با توجه به نیازهای خاص هر فضا، گزینه‌ای مناسب را انتخاب کنند. در نتیجه، شلف‌ها نه تنها به عنوان ابزاری برای ذخیره‌سازی و سازماندهی مورد توجه قرار می‌گیرند، بلکه به عنوان عنصر زیبایی بخش و هنری در دکوراسیون داخلی نیز اهمیت دارند. این ویژگی‌های متنوع و کاربردی، آن ها را به یکی از محبوب‌ترین و ضروری‌ترین عناصر در طراحی فضا تبدیل کرده است.

لغت نامه دهخدا

شلف. [ ش َ ] ( ص، اِ ) زن فاحشه و بدکار. ( از برهان ) ( ناظم الاطباء ) ( غیاث ). زن بدکار و همانا شلفیه از این مأخوذ است. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). زن بدکار و فاحشه. روسپی. ( فرهنگ جهانگیری ):
ریش تو در کشاکش آن گنده پیر شلف
سبلت به دست آن جلب کس فروش شنگ.سوزنی.آنکه ز حمدان خوشگوار و لطیفش
کنده و شلف آرزو برند و خرانبار.سوزنی.|| مصاحب بد و اوباش. ( ناظم الاطباء ).
شلف. [ ش َ ل ِ ] ( اِخ ) دهی است نزدیک تعز که تختگاه یمن است و در آن ده مسجدی است قدیم بنا کرده نبی ( ص ). ( منتهی الارب ).

فرهنگ معین

(شَ لْ ) (ص. ) زن بدکاره، فاحشه.

فرهنگ عمید

زن بدکار، فاحشه.

فرهنگ فارسی

( صفت ) زن بد کاره فاحشه.

جملاتی از کلمه شلف

آنکه ز حمدان خوشگوار لطیفش گنده و شلف آرزو کند خر انبار
هر که ز آب شلف کفی نوشد گفته من درست بنیوشد
چون ماده خران شلف موبدبگری میرفت و پسر داشت خبر زان معنی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم