پرتوشناسی جسم شفاف را بهعنوان جسمی تعریف میکند که کاملاً در برابر پرتوهای نور یا سایر انواع تابشهای الکترومغناطیسی نفوذپذیر بوده و این پرتوها را بهطور کامل از خود عبور میدهد. در حوزه بینایی، علاوه بر این، به معنای وضوح و روشنی نیز به کار میرود. یکی از ویژگیهای فیزیکی این اجسام، توانایی عبور نور بدون پراکندگی قابل توجه است. در مقیاس ماکروسکوپی، میتوان گفت که فوتونها از قانون اسنل تبعیت میکنند. این نوع جسم، اجازه عبور نور را میدهد، هرچند که لزوماً همواره بهطور کامل از قانون اسنل پیروی نمیکند که این بحث نیز در مقیاس ماکروسکوپی مطرح است. فوتونها ممکن است در هر یک از دو مرز اتصال یا درون ماده، جایی که تغییراتی در شاخص شکست رخ میدهد، پراکنده شوند. به بیان دیگر، ماده نیمهشفاف از اجزایی تشکیل شده که شاخص شکست متفاوتی دارند. این مواد بهصورت واضح و شفاف دیده میشوند و معمولاً با رنگی یکدست یا ترکیبی از رنگها که موجب ایجاد طیف درخشانی از رنگها میگردد، ظاهر میشوند. خاصیت مقابل شفافیت، کدری نامیده میشود.
شفاف
لغت نامه دهخدا
شفاف. [ ش َف ْ فا ] ( ع ص ) آنچه از نفوذ شعاع مانع نشود، مانند شیشه و امثال آن. ( از اقرب الموارد ). زست و هر چیز لطیف که از پس وی چیز دیگر را توان دید، مانند آب و آبگینه و بلور. ( ازغیاث اللغات ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). چیزی که مانع نفوذ شعاع نباشد. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ). آنکه حاجز ماوراء نیست. جسمی که حاجب دیدار ماوراء خودنباشد، چون هوا، طلق، آب و شیشه. در اصطلاح فیزیک جسمی را گویند که حاجب ماوراء نباشد و اشیایی که در عقب آن قرار دارد بخوبی تمیز داده شود. ( یادداشت مؤلف ): شفاف، چیزی باشد که از بیرون او آنچه زَاندرون باشد بتوان دید و زَاندرون او آنچه بیرون آن باشد بتوان دید. ( ذخیره خوارزمشاهی ). مقابل کدر.
- نیم شفاف؛ اجسامی میان کدرو شفاف، مانند شیشه مات یا کاغذ آلوده بروغن که نور از آنها تا اندازه ای عبور مینماید لیکن نمیتوان ازورای آنها اجسام را تشخیص داد. گاهی فقط پیرامون جسم را میتوان مشاهده نمود. این گونه اجسام را نیم شفاف مینامند. باید دانست که وقتی از اجسام کدر صفحات بسیار نازک تهیه شود نور از آنها عبور مینماید و تقریباً نیم شفاف میگردند، مثلاً ورقه های نازک طلا اگر در مقابل خورشید قرار گیرند قرص خورشید به رنگ بنفش رؤیت میشود. ( از کتاب فیزیک تألیف امینی و صفری و... چ 1339 هَ. ق. ).
|| جامه بسیار تنک و نازک که از زیر آن چیزها دیده شود. ( ناظم الاطباء ). || چیزی را که دارای رنگ و روشنایی نباشد گویند، مانند هوا. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ). || درخشان و تابان. ( ناظم الاطباء ). بسیار درخشان و تابان، مانند بلور و امثال آن. ( فرهنگ فارسی معین ). روشن.تابان. تنک. رقیق. پاک. مقابل کثیف. ( یادداشت مؤلف ):
یکی گفت اشارت بدان مهره بود
که شفاف و تابنده چون زهره بود.نظامی.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - هر چیز لطیف که پس از وی چیزهای دیگر را بتوان دید مانند آب آبگینه و بلور. ۲ - بسیار درخشان و تابان مانند بلور و امثال آن.
جمع شفیف
فرهنگستان زبان و ادب
[علوم و فنّاوری غذا] ← شفاف سازی شده
دانشنامه عمومی
از ویژگی های فیزیکی جسم شفاف می توان به عبور نور از اجسام بدون پراکندگی قابل ملاحظه ای اشاره کرد. در مقیاس ماکروسکوپی، ( ابعادمورد بررسی، بسیار بزرگتر از طول موج فوتون های مورد بحث است ) می توان گفت که فوتون ها ازقانون اسنل پیروی می کنند. جسم شفاف یا شفافیت اجازه عبور نور را می دهد، اما لزوماً از قانون اسنل پیروی نمی کند ( همچنان در مقیاس ماکروسکوپی بحث می کنیم ) فوتون ها می توانند، در هریک از این دو خط اتصال یا از درون بصورت داخلی جایی که تغییر در شاخص شکست وجود دارد پراکنده شوند. به عبارت دیگر؛ یک ماده نیمه شفاف از اجزایی با شاخص های مختلف شکست تشکیل شده است. مواد شفاف، واضح و شفاف دیده میشوندهمراه با یک رنگ سراسری یا هر ترکیبی که منجر به طیف درخشان از هر رنگ می شود. خاصیت مقابل شفافیت کدری است.
وقتی نور با ماده برخورد می کند، از چند راه مختلف امکان تعامل با ماده وجود دارد. این تعامل وابسته به طول موج نور و ماهیت ماده است. فوتون ها با ترکیبی از انعکاس، جذب و انتقال با جسم در تعاملند. برخی از مواد، مثل صفحه شیشه ای و آب تمیز، مقدار زیادی از نوری که به آنها می تابد را منتقل می کنند و مقدار کمی از آن را بازتاب می کنند. به چنین موادی شفاف نوری ( optically transparent ) گفته می شود. بسیاری از مایعات و محلول های شفاف بسیار نوری هستند. عدم وجود نقص ساختاری ( حفرات، ترک ها و سایر موارد ) و ساختار مولکولی اکثر مایعات علت انتقال نوری عالی هستند. موادی که نور را منتقل نمی کنند مات نامیده می شوند. بسیاری از این مواد دارای ترکیب شیمیایی هستند، که به عنوان مراکز جذب شناخته می شوند. بسیاری از مواد در جذب فرکانس های نور سفید انتخاب کننده هستند. آنها بخش های خاصی از طیف مریی را جذب می کنند در حالیکه بقیه را منعکس می کنند. فرکانس های طیفی جذب نشده یکی از این دو حالت را دارا هستند: یا منعکس می شوند یا برای مشاهده فیزیکی ما انتقال داده می شوند. این همان چیزی است که باعث ایجاد رنگ می شود. میرایی نور در تمام فرکانس ها و طول موج ها به دلیل مکانیسم های ترکیبی جذب و پراکندگی است. شفافیت برای حیواناتی که می توانند به آن دسترسی پیدا کنند استتار تقریباً کاملی می تواند باشد. این امر در آب کدر و تیره و تار دریا بهتر از روشنایی می باشد. بسیاری از حیوانات دریایی مثل چتر دریایی بسیار شفافند.
دانشنامه آزاد فارسی
جسمی که طیف نور مریی را از خود عبور می دهد. هرگاه عبور طیف نور مریی صورت گیرد، ولی تصویر حاصل واضح نباشد، جسم کدر یا نیمه شفاف است.
ویکی واژه
limpido
هرچیز لطیف و نازک که از پشت آن چیزهای دیگر دیده شود.
جمله سازی با شفاف
کرده جا در لعل شفافش شفا کرده خو با چشم فتانش فتن
ای دریغا آن شراب صاف کو آن عقیق باده ی شفاف کو
بود شفاف چون مینای گردون درونش می توان دیدن که بیرون