شرافتمند

لغت نامه دهخدا

شرافتمند. [ ش َ / ش ِ ف َ م َ ] ( ص مرکب ) بزرگ و دارای بزرگواری و شرف. شریف. اصیل. نژاده. نجیب.

فرهنگ عمید

شریف، باشرف، اصیل و نجیب.

فرهنگ فارسی

( صفت ) شریف نجیب اصیل: مردی کریم و سخاوتمند است.

جمله سازی با شرافتمند

گر عزیزی خوار شد از بهرِ آزادیِ مصر پیش ملّیون شرافتمند چون زغلول نیست
در طی چند سال آینده، زانوک با فیلم‌هایی مانند ویلسون (۱۹۴۴)، لبه تیغ (۱۹۴۶)، بومرنگ، قرارداد شرافتمندانه (هر دو در ۱۹۴۷)، گودال مار (۱۹۴۸) و پینکی (۱۹۴۹) شهرت ایجاد کرد. فاکس قرن بیستم همچنین در اقتباس از کتاب‌های پرفروش مانند کتاب "به خدا واگذارش کن (۱۹۴۵)" تخصص داشت.
گر آدمی نه به معنی بود شرافتمند بگو که صورت دیوار از آن چه کم دارد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ضامن یعنی چه؟
ضامن یعنی چه؟
مجال یعنی چه؟
مجال یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز