سبزه زار

سبزه زار به ناحیه‌ای اطلاق می‌شود که با گیاهان علفی و پوشش سبز انبوهی پوشیده شده است. این واژه بیشتر برای توصیف چمنزارها و علفزارهای وسیع به کار می‌رود. این مناطق معمولاً به دلیل وجود گیاهان علفی و دیگر انواع گیاهان سبز، جلوه‌ای زیبا و دل‌انگیز دارند و می‌توانند زیستگاه مناسبی برای انواع جانوران و موجودات کوچک باشند. سبزه زارها نه تنها به عنوان محیطی برای رشد و نمو گیاهان، بلکه به عنوان مکان‌هایی برای تفریح و آرامش انسان‌ها نیز اهمیت دارند. در واقع، این نواحی از جنبه‌های زیست‌محیطی و زیبایی‌شناختی، ارزش قابل توجهی دارند و می‌توانند نقش مهمی در حفظ تنوع زیستی ایفا کنند.

لغت نامه دهخدا

سبزه زار. [ س َ زَ / زِ ] ( اِ مرکب ) کشت زار. چمن زار. آنجا که سبزه روئیده باشد. سبزه علفزار. آنجا که سبزه و گیاه سبز نورسته بسیار بود:
چون کاهلان سبزه گردون فرومیای
کاین سبزه زار گرچه شکفته ست بی بر است.اثیرالدین اخسیکتی.هر کجا شمشیر گندناپیکر او در سبزه زار سرهای خصمان ملک بچرا آمده است از شاخ زعفران گل ارغوان دمیده.( سندبادنامه ص 15 ). حضیض او بنزهت و رفعت بر گلزار اختران و سبزه زار آسمان راجح آمدی. ( سندبادنامه ص 120 ).
خوش بود یاری و یاری در کنار سبزه زاری
مهربانان روی درهم وز حسودان برکناری.سعدی ( خواتیم ).|| شریر. بدخو. گنه کار. فاسق و فاجر. ( استینگاس ).

فرهنگ معین

( ~. ) (اِمر. ) علفزار.

فرهنگ عمید

زمین سبز و خرم، زمینی که گیاه فراوان در آن روییده باشد، علفزار، چمنزار.

فرهنگ فارسی

علفزار چمن زار.

ویکی واژه

علفزار.

جمله سازی با سبزه زار

زین غرقگان رو که نهنگ است برگذر زین سبزه زار خیز که زهر است در گیا
بکشان تو لنگ لنگان ز بدن به عالم جان بنگر ترنج و ریحان گل و سبزه زار باری
خضرا به نور معدلتت باد مستنیر غبرا ز ابر مکرمتت باد سبزه زار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال لنورماند فال لنورماند فال تک نیت فال تک نیت فال میلادی فال میلادی فال تاروت فال تاروت