رگه آ
جمله سازی با رگه آ
سحرگه آن صنم سرو قد شتاب زده درآمد از در ابن یمین شراب زده
بدان تا پیاده و سواری که بود به لشکرگه آیند مانند دود
همچو معماری مهندس هر سحرگه آفتاب با شعاع خود ز بام قصرت آویزد رسن
نماند اندر آن شهر،برنا و پیر به لشکرگه آمد همی خیره خیر
به لشکرگه آمد به نزدیک کوه بخواند آن زمان کوش را از گروه