بالابان

بالابان

این کلمه دو معنی اصلی دارد که به شرح زیر است:

1. ساز بادی:

بالابان (Balaban) یک ساز بادی استوانه‌ای دو نی به طول حدود ۳۵ سانتی‌متر است. این ساز در ابتدا دارای شش سوراخ انگشت بود که اکنون به هفت یا هشت سوراخ انگشت رسیده است. این ساز از سده‌های نخستین دوره اسلامی در ایران شناخته شده و در میان مردم بخش‌هایی از این سرزمین به کار می‌رفته است. بالابان به عنوان سازی بادی و بومی در مناطق آذربایجان، کردستان و برخی دیگر از مناطق ایران شناخته می‌شود.

2. پرنده شکاری:

بالابان یکی از بزرگ‌ترین انواع شاهین و از محبوب‌ترین پرندگان شکاری است. این پرنده به دلیل کاهش جمعیت در دهه‌های اخیر در معرض خطر انقراض قرار دارد. بالابان دارای طولی بین ۴۷ تا ۵۵ سانتی‌متر و وزنی بین ۷۰۰ تا ۱۳۰۰ گرم است. این پرنده به شکار جوندگان متوسط جثه و پرندگان می‌پردازد و در مناطق باز و نیمه‌بیابانی زندگی می‌کند. جمعیت جهانی این پرنده در سال‌های اخیر به شدت کاهش یافته و در فهرست گونه‌های در معرض خطر انقراض قرار گرفته است.

لغت نامه دهخدا

بالابان. ( اِ ) قسمی مرغ شکاری است. ( فرهنگ نظام ). مرغی شکاری. شاید وارغن اوستایی باشد.مرغی است حرام گوشت و از جهت طیور وحشی میباشد. قسمی مرغ. ( یادداشت مؤلف ).
بالابان. ( اِ ) قسمی از سرنا و کرنا. قسمی سرنای بزرگ. قسمی ساز روستایی. نام یکی از ذوات النفخ. قسمی شیپور بزرگ. ( یادداشت مؤلف ). || طبل. دهل. ( ناظم الاطباء ). قسمی طبل که صدای بزرگ دارد. ( فرهنگ نظام ).
بالابان. ( اِخ ) دهی است جزء بخش شهریار شهرستان تهران که در 4 هزارگزی جنوب خاور مرکز بخش و یک هزارگزی راه علیشاه عوض به تهران در جلگه واقع است. ناحیه ایست سردسیر و دارای 166 تن سکنه، آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و صیفی و چغندرقند و شغل مردمش زراعت و راه آنجا ماشین رو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
بالابان. ( اِخ ) دهی است از دهستان الند بخش حومه شهرستان خوی که در 51 هزار و پانصدگزی باختر خوی و 5 هزارگزی باختر راه ارابه رو الند به خوی واقع است. ناحیه ایست کوهستانی و سردسیر با آب و هوای سالم و دارای 138 تن سکنه، آب آنجا از دره کافی زیارت تأمین میشود، محصول عمده آن غلات و شغل مردمش زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی و راه آنجا مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
بالابان. ( اِخ ) دهی است از دهستان لاهیجان بخش حومه شهرستان مهاباد که در 45 هزارگزی باختر مهاباد و 7 هزارگزی خاور شوسه خانه به نقده در جلگه واقع است. ناحیه ایست دارای آب و هوای معتدل و 116 تن سکنه، آب آنجا از رودخانه جلدیان تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و توتون و حبوب و شغل مردمش زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. راه آنجا مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

فرهنگ معین

( اِ. ) طبل، نقاره.

فرهنگ عمید

نوعی ساز بادی آذربایجانی به شکل نی، از جنس چوب، دارای هشت سوراخ در یک طرف و یک سوراخ در طرف دیگر و زبانه ای که به وسیلۀ آن کوک می شود. دامنۀ صوت آن به اندازۀ سورنای است.

فرهنگ فارسی

ماخوذ ترکی، طبل، دهل، کوس، تبیره، بلبان
دهی از حومه شهرستان مهاباد

دانشنامه آزاد فارسی

(یا: نرمه نای) سازهای بادی با زبانه ای منفرد و دولایه. در آذربایجان به بالابان و در کردستان و کرمانشاهان به نرمه نای مشهور است. نوعی از این ساز در ارمنستان رایج است و دودوک نامیده می شود. بدنه ای چوبی با هفت سوراخ صوتی در جلو، یک سوراخ صوتی در پشت و زبانه ای بزرگ و پهن دارد. زبانۀ آن از سه قسمت تشکیل شده است؛ قسمت اصلی آن، حلقه ای است برای تنظیم کوک و طوقی بیضی مانند برای محافظت از زبانه در مواقعی که نواخته نمی شود. زبانه یا قمیشِ بالابان، در مقایسه با سازهای بادی، بزرگ تر و پهن تر است و مهم ترین و حسّاس ترین قسمت این ساز است. ساز مذکور زبانه هایی با اندازه های مختلف دارد که هریک برای یک کوک یا یک سقف صوتی کاربرد دارد. در کردستان و کرمانشاهان، نرمه نای با همراهی تمبک نواخته می شود. در مناطق مذکور رپِرتوآر نرمه نای شامل آهنگ های رقص و ترانه های کردی است. این ساز در آذربایجان شرقی، ساز عاشیق هاست. بدین ترتیب، آنسامبل موسیقی عاشیقی، در آذربایجان شرقی، شامل خواننده (عاشیق و نوازندۀ ساز)، بالابان و قاوال (دایره) است. رپرتوآر بالابان، در آذربایجان شرقی نیز، شامل مقام های موسیقی عاشیقی یاهاواها و گاه آهنگ های رقص است.

ویکی واژه

گیرش‌شده از یکی از زبان‌های اقوام ترک‌تبار قدیم آسیای میانه یا ترکستان: balaban (بالابان)
طبل، نقاره.
: Falco cherrug
هم نامیده می‌شود.
↑ بالابان، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، علی بلوکباشی
بالابان

جملاتی از کلمه بالابان

وی در سال ۱۹۸۶ وارد دانشگاه آموزش و پرورش آذربایجان (شوروی سابق) در رشته موسیقی شد. او در سال ۱۹۹۰ فارغ‌التحصیل گردید. ساز اصلی او بالابان بود ولی در نواختن بسیاری از سازهای بادی مانند زورنا، ابوآ، ساکسوفون، و کلارینت مهارت دارد.
بالابان در روستای سچ کوی ناحیه عثمان‌گاضی استان بورسا به دنیا آمد. والدین بالابان پس از سال سوم مدرسه او را وادار به ترک تحصیل کردند. بالابان در ۱۶ سالگی به جرم کشت ماری جوانا به زندان افتاد. او در زندان با ناظم حکمت آشنا شد. حکمت کمک بسیاری به او در پرورش استعداد نقاشی اش کرد.
بالابان بیش از ۲۰۰۰ اثر نقاشی خلق کرده و ۱۱ کتاب نوشته‌است. تابلوهای بالابان در نمایشگاه‌های بسیاری به نمایش درآمده‌است و در مزایده‌هایی در استانبول به فروش رسیده‌است.
کمال از سرو بالابان چه می پرسی نشان گفتی مهی می جویم از هر سو مگر بینم زبالایی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم