این اصطلاح که به معنای مخالفت با حکومت است، یک آموزه سیاسی و فلسفی است که هرگونه قدرت سیاسی سازمانیافته، از جمله دولت را در هر نظام اجتماعی رد میکند و آن را عامل بدبختی بشر میداند. طرفداران این اندیشه معتقدند که بالاترین دستاورد انسان، آزادی مطلق فردی است که تنها با رعایت آزادی دیگران و خودداری از آزار رساندن به آنان محدود میشود. آنارشیستها به جای دولت، اداره امور جوامع را از طریق همکاری داوطلبانه مردم در سازمانهای کوچک، مستقل و آزاد غیردولتی پیشنهاد میکنند. گرچه ریشههای اندیشههای آنارشیستی را میتوان تا سه قرن پیش از میلاد و نزد فیلسوف یونانی، زنون، یافت، اما آنارشیسم فلسفی در دوران جدید با پییر ژوزف پرودون (۱۸۰۹-۱۸۶۵) و اثر او با عنوان مالکیت چیست؟ آغاز میشود. آنارشیستهای فلسفی روشهای خشونتآمیز را رد کرده و باور دارند که تکامل تدریجی اجتماعی به تدریج به سازماندهیهای آنارشیستی منجر خواهد شد. خشونتطلب در قرن نوزدهم از دل جنبش سوسیالیستی ظهور کرد. میخائیل باکونین (۱۸۱۴-۱۸۷۶)، که به استفاده از زور و ترور برای رسیدن به اهداف خود معتقد بود، به دلیل اختلاف نظر با کارل مارکس از انترناسیونال اول (۱۸۶۹) اخراج شد. کروپاتکین، که شاهزادهای روس بود، از جمله آنارشیستهای مدرن و معتدل و از متفکران برجسته آنارشیسم به شمار میرفت. افراطگرایان آنارشیست با ترور رئیس جمهور آمریکا، مکینلی، تزار الکساندر اول، شاه ایتالیا، اومبرتو اول، پادشاه یونان، جورج اول، و رئیس جمهور فرانسه، سادی کارنو، باعث شدند که افکار عمومی جهانیان همه آنارشیستها را تروریست و خشونتطلب تلقی کنند. از ربع دوم قرن بیستم، آنارشیسم به عنوان یک فلسفه سیاسی و جنبش سازمانیافته، وارد دوران ضعف، زوال و اضمحلال شد. الکساندر برکمن لهستانیتبار و اما گلدمن لیتوانیاییتبار، که هر دو تابعیت آمریکا را داشتند، از آخرین چهرههای شناختهشده جنبش آنارشیسم بودند که در سال ۱۹۱۹ هر دو به شوروی تبعید شدند.
آنارشیسم
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
دانشنامه آزاد فارسی
دانشنامه اسلامی
واژه ی آنارشیسم ریشه در زبان یونانی دارد و ترکیبی از (archos) به معنی سرور، سر، رئیس و حکومت و پیشوند (an) برای منفی کردن می باشد. پس می توان سروری ستیزی یا حکومت ستیزی را معادل های مناسبی برای این واژه دانست و از لحاظ لغوی آنارشی به معنی «بی حکومتی» است.
هیوود، اندرو، مفاهیم کلیدی در علم سیاست، ص۵۷، ترجمه ی حسن سعید کلاهی و عباس کاردان، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۵.
ریشه نظریات آنارشیستی را در یونان باستان می توان یافت، برخی از قرائت های رواقی گری، شباهت هایی با اندیشه های آنارشیستی دارد. آنارشیسم در فاصله ی سال های ۱۸۴۰ تا ۱۸۷۰م شکل گرفت و در کشورهای اسپانیا، ایتالیا، سوئیس، فرانسه، اتریش، هلند، و برخی کشورهای آمریکای لاتین رواج یافت. اصطلاح آنارشیسم را نخستین بار «پرودون» (poroudhon)، فیلسوف فرانسوی به کار برد.
پازارگاد، بهاء الدین، مکتب های سیاسی، ص۳۳، تهران، اقبال، بی تا.
آنارشیسم، ایدئولوژی سیاسی است با این اعتقاد بنیادی که دولت باید برافتد و جامعه با شیوه ای داوطلبانه، بی توسل به زور و قدرتی سرکوب گر سازمان یابد؛ چرا که آنها اعتقاد دارند دولت شیطانی است، زیرا به عنوان منبعی از اقتدار قهری، اجباری و مطلق و نفی کننده اصول آزادی و برابری و نیز استقلال شخصی نامحدود است که در کانون تفکر آنارشیستی قرار دارد. از این رو، دولت و نهادهای حکومتی و قانون همگی فاسد و فسادکننده هستند.
هیوود، اندرو، مفاهیم کلیدی در علم سیاست، ص ۵۷.
...
ویکی واژه
نوعی فلسفه سیاسی که مبنای آن بر یک جامعه بدون حکومت قرار گرفته، هرج و مرج طلبی، آشوب طلبی.
جمله سازی با آنارشیسم
آنارشیسم مدرن از تفکرات سکولار یا مذهبی عصر روشنگری خصوصاً استدلالهای ژان ژاک روسو در مورد مرکزیت اخلاقی آزادی ریشه گرفت.