آه

آه یک واژه احساسی است که به طور عمده برای بیان احساسات مختلفی مانند تاسف، درد، یا شگفتی به کار می‌رود. این کلمه می‌تواند در مکالمات عاطفی، ادبیات، و هنر مورد استفاده قرار گیرد. به عنوان مثال، در شعر و نثر، آه می‌تواند نمایانگر عواطف عمیق و درونی شخصیت‌ها باشد و به خواننده احساس نزدیکی و همدلی منتقل کند. در ادبیات، آه به عنوان ابزاری برای بیان عواطف و احساسات شخصیت‌ها و نویسنده‌ها به کار می‌رود. استفاده از این واژه می‌تواند به عمق داستان و شخصیت‌پردازی کمک کند. به‌علاوه، آه به عنوان نمادی از رنج و ناامیدی می‌تواند تاثیرگذار باشد و خواننده را به تفکر وا دارد. این واژه در شعر نیز می‌تواند به ایجاد تصاویر ذهنی قوی و عمیق کمک کند.

لغت نامه دهخدا

( آه ) آه. ( صوت، اِ ) آوازیست که برای نمودن درد و رنج و الم و اسف و تلهف و اندوه از سینه برآرند. آوَه. آوخ. وای. آخ. اَه. دردا. افسوس. || باد. باد سرد. دم سرد

فرهنگ معین

( آه ) (صت. ) کلمه ای است که برای نشان دادن درد، رنج، اسف و اندوه به کار می برند. آوه، آوخ،آخ و وای نیز گویند.، ~ در بساط نداشتن کنایه از: از هر گونه امکان مالی محروم بودن.
( اَ ) (صت. ) برای اظهار نفرت و کراهت به کار آرند.

فرهنگ عمید

( آه ) ۱. آخ، وای، آوخ.
۲. نفس بلند که از درد یا شادی از سینه برآورند: گر بُوَد در ماتمی صد نوحه گر / آه صاحب درد آید کارگر (عطار: ۳۷۸ ).

فرهنگ فارسی

( آه ) ۱ - کلمهایست که برای نشان دادن درد رنج اسف و اندوه گویند آوه آوخ آخ وای. ۲ - ( اسم ) باد باد سرد دم سرد. ۳ - دم نفس. یا آه در بساط نداشتن. هیچ نداشتن کاملا مفلس بودن. یا آه در جگر نداشتن. سخت فقیر و بی چیز بودن.
گاه از نهاد بر آید،کلمه افسوس آخ، وای، آوخ، نفس بلندکه ازدردیاشادی ازسینه بر آورند
( اسم ) پلیدی نجاست گه.
اهه. ناله کردن

جملاتی از کلمه آه

تو روشن آینه‌ای ز آه دردمند بترس عزیز من، که اثر می‌کند در آینه آه
آهو همی گُرازد، گردن همی فرازد گه سوی کوه تازد گه سوی راغ و صحرا
همان من نه از دست آهرمنم که از فر و برزست جان و تنم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم