استماع

استماع به معنای شنیدن و درک صداها، گفتار و اطلاعاتی است که از طریق گوش به ما منتقل می‌شود. این فرایند تنها به شنیدن صداها محدود نمی‌شود، بلکه شامل تجزیه و تحلیل و فهم آنچه که شنیده می‌شود نیز می‌گردد.

تعریف استماع

استماع یک فرایند فعال است که در آن فرد نه تنها صداها را می‌شنود، بلکه به آن‌ها توجه می‌کند و سعی می‌کند معنای آن‌ها را درک کند. این فرایند شامل مراحل زیر است:

شنیدن: دریافت صداها از طریق گوش.
توجه: متمرکز شدن بر روی صداها و اطلاعات.
درک: تحلیل و فهم معنای آنچه که شنیده شده است.

استماع به چند نوع تقسیم می‌شود:

فعال: شامل توجه کامل به گوینده، استفاده از زبان بدن مناسب و ارائه بازخورد به صحبت‌های او.
غیرفعال: زمانی که فرد به صحبت‌های دیگران توجه نمی‌کند و فقط صداها را می‌شنود بدون اینکه درک عمیقی از آن‌ها داشته باشد.

لغت نامه دهخدا

استماع. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) شنیدن. ( منتهی الارب ) ( مؤید الفضلاء ). شنیدن آواز. نیوشیدن. فانیوشیدن. ( زوزنی ). شنودن. فاشنودن. عمداً شنودن. شنود. گوش داشتن. ( مؤیدالفضلاء ) ( صراح ) ( منتهی الارب ). گوش واداشتن. ( زوزنی ). گوش دادن. گوش یازی. گوش فرادادن. گوش فراداشتن. ( تاج المصادر بیهقی ). اِصاخة. اصغاء. سمع:
غراب بین نای زن شده ست و من
سته شدم ز استماع نای او.منوچهری.هرکه سخن ناصحان... استماع ننماید عواقب کارهای او از... ندامت خالی نماند. ( کلیله و دمنه ). هرآینه در استماع آن تمیز ملکانه در این میان خواهد بود. ( کلیله و دمنه ).
از سخن گوئی مجوئید ارتفاع
منتظر را به ز گفتن، استماع.مولوی.چه حاجت است عیان را به استماع بیان.سعدی.من گوش استماع ندارم، لمن تقول.سعدی.- استماع کردن؛ اصغاء کردن. شنفتن. شنیدن. گوش دادن. شنودن.

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع. ] (مص م. ) شنیدن، گوش دادن.

فرهنگ عمید

۱. گوش دادن.
۲. شنیدن.

فرهنگ فارسی

گوش دادن، گوش فراداشتن، نیوشیدن، شنودن، شنیدن
( مصدر ) شنیدن ( آواز ) نیوشیدن گوش دادن اصغائ جمع: استماعات.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] گوش فرادادن از روی اراده و اختیار را استماع گویند. این عنوان در باب های صلات، تجارت، نکاح، طلاق و قضاء آمده است.
شنیدن یا از روی اراده و اختیار است که به آن «استماع» گفته می شود و یا غیر اختیاری که «سماع» نام دارد. 
استماع قرآن
استماع قرآن در غیر نماز، خواه قاری نمازگزار باشد یا نه مستحب است. 
استماع قرائت امام در نماز
بنابر قول مشهور گوش دادن مأموم به قرائت امام در نماز جماعت، مستحب است. 
استماع آیه سجده توسط جنب و حائض

ویکی واژه

شنیدن، گوش دادن.

جملاتی از کلمه استماع

در حقوق ایران قواعدی همچون اعتبار امر قضاوت شده، اتلاف، تسبیب،حرمت مال اشخاص،ممنوعیت عدول از ایجاب وعدم استماع انکار بعد از اقرار به لحاظ مبنایی به قاعده استاپل شباهت دارند.
ز استماع آن دو تا بارز شده است شوق مکنونی که در نیک و بد است
در مواردی که شهود تحقیق احضار شده‌اند ولی بواسطه بیماری ناتوان از حضور در نزد قاضی باشند و نیز آنگاه که شهود یا مطلعان زیاد باشند، مقام قضایی باید به منظور اجتناب از وقفه در امر خدمت رسانی خود و تسریع در امر رسیدگی، به محل آن‌ها رفته و اظهارات آن‌ها را استماع کند؛ نه اینکه به دلیل عدم امکان احضار آن‌ها در مرجع قصایی اظهارات آن‌ها را نادیده بگیرد.
مرا هم خورد حرفی چند بر گوش که می‌برد استماع آن ز دل هوش
در سال ۲۰۰۰ میلادی، سه پرونده قانونی در به چالش کشیدن خودداری دولت مرکزی از به رسمیت شناختن ازدواج همجنسگرایان توسط سه ایالت بریتیش کلمبیا، اونتاریو، و کبک به موازات هم تشکیل شدند. اگرچه آغاز تعدادی از این پرونده‌ها به مدت‌ها پیشتر از سال ۲۰۰۰ بازمی‌گشت، طولانی شدن روند درخواست‌ها باعث شدند که استماع پرونده‌ها و آغاز دادگاه مدت‌ها پس از درخواست انجام شوند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم