این واژه به معنای دوری و پرهیز از چیزی است. این واژه در فقه معانی گستردهای دارد و به عنوان یک مفهوم کلّی در مباحث مختلف فقه کاربرد دارد. در اینجا به صورت مختصر به نکات و مباحث مرتبط با اجتناب اشاره میشود. این واژه میتواند به معنای دوری گزیدن از گناهان، رفتارهای ناپسند و یا هر چیزی باشد که ممکن است فرد را به خطر بیاندازد. در فقه، اجتناب از برخی اعمال نه تنها توصیه میشود بلکه به عنوان وظیفهای دینی نیز مطرح است. همچنین، این مفهوم به ما یادآوری میکند که در زندگی روزمره باید از رفتارهایی که ممکن است به آسیب به خود یا دیگران منجر شود، پرهیز کنیم. بنابراین، اجتناب نه تنها یک عمل فردی است، بلکه میتواند به بهبود جامعه و روابط انسانی کمک کند. در نهایت، فهم درست از اجتناب میتواند به ما در اتخاذ تصمیمات بهتر و زندگی سالمتر یاری رساند.
اجتناب
لغت نامه دهخدا
مانا جناب بستی با منعمان دهر
زین روی باشد از همگان اجتناب تو.مسعودسعد.حامد او تقوی و زهد در دنیا و پرستاری اولی القُربی و مادح وی اجتناب از هوی و عصیان. ( ترجمه تاریخ یمینی ). || با یک سوی شدن. ( تاج المصادر ). بیکسو شدن. ( زوزنی ). پهلوشدن. گوشه گرفتن. ( منتهی الارب ). || جُنُب شدن. ( تاج المصادر ) ( زوزنی ) ( منتهی الارب ). ناپاک شدن از آرمش.
- اجتناب کردن؛ پرهیز کردن. دوری کردن.
- اجتناب گرفتن؛ اجتناب کردن:
بادا جناب حضرت تو مرجع حیات
بگرفته حادثه ز جناب تو اجتناب.انوری.- اجتناب نمودن؛ اجتناب کردن:
همتش کز جیفه دنیا نماید اجتناب
بشمرد لوح طلسم گنج از لوح مزار.محمدسعید اشرف.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
( مصدر ) احتراز پرهیز پرهیز کردن دور شدن دوری جستن کناره کردن گریختن از.
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه اسلامی
۱) نجاست: اجتناب از ناپاک ها مانند ادرار، مدفوع و خون و نیز آنچه بر اثر ملاقات با آن ها نجس شده، مانند آب نجس شده به خون،واجب است؛ بدین معنا که نمی توان از آن ها در آنچه مشروط به طهارت است مانند خوردن، آشامیدن و وضو گرفتن استفاده کرد. ۲) خبائث:اجتناب از خوردن آنچه که خبیث شمرده می شود، واجب است. ۳) شبهه: بنا بر قول مشهور،اجتناب از اطراف شبهه ی محصوره مانند اشتباه شدن یک ظرف نجس بین ده ظرف، واجب است. ۴) ضرر:اجتناب از آنچه که نزد عقلا برای انسان، ضرر قابل توجّه دارد، واجب است. ۵) گناه:اجتناب از همه ی گناهان، واجب است. ۶) نفرت: بنا بر تعریف خبیث ( آنچه طبع انسان سالم از آن نفرت دارد)، اجتناب از خوردن آنچه منفور طبع سالم است مانند آب بینی و فضله ی پرندگان، واجب است. بر زن واجب است از آنچه موجب نفرت شوهر از وی می شود مانند خوردن پیاز، سیر واز بوی بد بدن و دهان، اجتناب ورزد.
موارداستحباب اجتناب
۱)اجتناب از داد و ستد۲)اجتناب ازاجرای حدّ۳)اجتناب ازاعلام گمشده۴)اجتناب از سرودن شعر۵)اجتناب ازبلند کردن صدا در مسجد ۶)اجتناب از پوست حیوان حرام گوشتی که تذکیه پذیر است، پس از تذکیه و پیش از دباغی آن، مستحب است.
ویکی واژه
دوری کردن و کناره گرفتن از چیزی یا کسی؛ پرهیز کردن.
جمله سازی با اجتناب
زهر رجس و رذایل اجتنابست بهر حسن و فضایل اکتسابست
از بر صید افکنی آهوی سرمستی رمید اجتناب رغبتافزای توام آمد به یاد
ز کفران نعمت کند اجتناب گرش کرد باید غذا از تُراب