امیر محمد

معنی امیر به معنای فردی بسیار تحسین‌شده و پادشاهی ستایش‌شده است. این واژه ترکیبی از دو کلمه امیر و محمد است که به عنوان یک اسم خاص در زبان فارسی به کار می‌رود. این نام به صورت پیوسته نوشته می‌شود و نیازی به فاصله بین دو واژه ندارد. در نوشتن نام‌های خاص، معمولاً حروف اول این کلمات باید بزرگ باشند، بنابراین شکل صحیح آن امیرمحمد است. در جملات، معمولاً نیازی به نشانه‌گذاری خاصی نیست، مگر اینکه در متن به‌طور خاص مورد اشاره قرار گیرد. این نام معمولاً به عنوان یک اسم پسرانه شناخته می‌شود و در متون ادبی یا محاوره‌ای به این نکته توجه می‌شود. هنگام استفاده از اسم‌های ترکیبی باید به معنی هر دو واژه توجه کرد، زیرا ترکیب آن‌ها به یک اسم خاص معمولاً معنا دار می‌شود.

لغت نامه دهخدا

امیرمحمد. [ اَ می م ُ ح َم ْ م َ ] ( اِخ ) پسر سلطان محمود غزنوی بود که چندی بعد از پدر به تخت شاهی نشست. رجوع به محمد و غزنویان، و فهرست تاریخ بیهقی چ فیاض شود.

فرهنگ فارسی

پسر سلطان محمود غزنوی بود

فرهنگ اسم ها

اسم: امیرمحمد (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: amir mohammad) (فارسی: اميرمحمّد) (انگلیسی: amir-mohammad)
معنی: ترکیب دو اسم امیر و محمد ( پادشاه و ستوده )، امیر بسیار تحسین شده و پادشاه ستایش شده، ( عربی ) امیر بسیار تحسین شده وپادشاه ستایش شده و، کسی که حضرت محمد صلی الله علیه وآله حاکم و سرور اوست

جملاتی از کلمه امیر محمد

این دودمان سلسه‌ای از امرا بود که پس از درگذشت ابوسعید بهادرخان آخرین ایلخان مغول در قسمتی از ایران حکومت کرد. بنیانگذار آن امیر محمد بیگ جانی قربان است.
تیمور گورکانی در آغاز کار خود مدتی به زندان امیر علی بیگ برادر امیر محمد بیگ حاکم جانی قربان در کلات افتاد و بیش از یکماه در آن زندان ماند، تیمور در شرح حال خود از حیوانات موذی این زندان شکایت کرده‌است ولی از امیر محمد بیگ برادر وی به نیکی یاد نموده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم