اعضا

در زیست‌شناسی، عضو به گروهی از بافت‌ها اطلاق می‌شود که به‌طور هماهنگ و منظم برای انجام یک عملکرد خاص با یکدیگر همکاری می‌کنند. در علم آناتومی، این اصطلاح به احشای داخلی بدن اشاره دارد. اعضا به معنای جمع کلمه عضو است و به دو مفهوم اصلی اشاره دارد. نخست، اعضای بدن یا اندام‌ها که به طور کلی به قسمت‌های مختلف یک موجود زنده اطلاق می‌شود، به عنوان مثال دست‌ها، پاها و دیگر اجزا که در فعالیت‌های روزمره نقش دارند. دوم، در مفهوم سازمانی، اعضا به کارمندان یا افرادی اطلاق می‌شود که در یک مجموعه یا نهاد خاص فعالیت می‌کنند. این افراد با تخصص‌ها و مهارت‌های مختلف خود به تحقق اهداف و برنامه‌های آن سازمان کمک می‌کنند. در واقع، اعضای یک سازمان نه تنها در انجام وظایف خود اهمیت دارند، بلکه نقش کلیدی در ایجاد فرهنگ سازمانی و تعاملات میان افراد نیز ایفا می‌کنند.

فرهنگ عمید

= عضو

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع عضو. ۱ - اندامها آلات. ۲ - کارمندان.

جملاتی از کلمه اعضا

خهی آن سپهر پیما که فراز آن کند جا نه چو او سترک اعضا نه چو او قوی قوائم
چون بپرد در هوای اوج جلالت کسوت فقرت کند چو راست بر اعضا
به عهد عدل تو اسم خلاف بر بیداست ازین مخالفتش افتاده لرزه بر اعضاست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم