سکندر به تدبیر دانا وزیر به کم روزگاری شد آفاق گیر
تازاد معنی من آفاق را گرفت آفاق گیر زاید از مادر آفتاب
خیل تو گردون مسیر میل تو آفاق گیر فرش تو را عرش تخت تخت ترا بخت یار
شمع دیدی عبرت از هنگامهٔ آفاق گیر گرد بال شعله فرسودی فروغ بزمهاست
زندهدلی، عالم و فرخ ضمیر مهر صفت، شهرتش آفاق گیر
از آن بیشتر کاوری در ضمیر ولایت ستان باش و آفاق گیر