الملك

سوره‌ی مُلک، شصت و هفتمین سوره‌ی قرآن کریم است که در دوران حضور پیامبر اکرم(ص) در مکه نازل شده و از این رو در زمره‌ی سوره‌های مکی قرار می‌گیرد. این سوره‌ی مبارکه دارای سی آیه است و مضامین عمیقی همچون توحید، حاکمیت مطلق پروردگار، نشانه‌های عظمت خداوند در آفرینش و همچنین هشدار درباره‌ی عذاب آخرت را در بر می‌گیرد.

وادی‌الملک نام مکانی تاریخی در منطقه‌ی اشیریوش است که در منابع جغرافیایی قدیم از آن یاد شده است. این نام در دوران معاصر به صورت وادی ملک باقی مانده که در نزدیکی دریای مدیترانه و متصل به قیشون واقع شده است. این ناحیه از نظر جغرافیایی چندان از کوه کرمل فاصله ندارد و موقعیت آن در متونی مانند قاموس کتاب مقدس نیز مورد اشاره قرار گرفته است.

عبارت «الْمُلْکُ لِلَّهِ» یک جمله‌ی اسمیه و مشتق از آیات قرآن کریم، از جمله آیه‌ی ۲۲ سوره‌ی الحج (وَ الْمُلْکُ یَوْمَئِذٍ لِلَّهِ) است که به صورت یک ضرب‌المثل یا بیان اعتقادی، بر این حقیقت تأکید می‌کند که حاکمیت و پادشاهی مطلق، تنها از آنِ خدای یکتا است. این مفهوم در آیات متعددی از قرآن کریم با عبارت‌های مشابه تکرار شده و جایگاه ویژه‌ی توحید در حاکمیت را نمایان می‌سازد.

لغت نامه دهخدا

الملک. [ اَ م ُ ] ( اِخ ) نام شصت وهفتمین سوره از سوره های قرآن کریم. مکی است و 30 آیه دارد.
الملک. [ اَ م َ ] ( اِخ ) ( بلوط ملک ) مکانی است در اشیریوش، و این اسم اکنون در «وادی ملک » که متصل به قیشون و نزدیک دریا واقع است باقی است و چندان از کوه «کرمل » دور نیست. ( از قاموس کتاب مقدس ).
الملک. [ اَ م ُ ک ُ لِل ْ لاه ] ( ع جمله اسمیه ) ( مثل ) پادشاهی خدای راست. مأخوذ از آیه «والملک یومئذ ﷲ» ( قرآن 56/22 ). یا آیاتی نظیر آنست. رجوع به ملک شود.

فرهنگ فارسی

مکانی است در اشیر پوش

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مَلَکُ: فرشته - فرشته ها (کلمه ملک هم در مورد یک نفر اطلاق میشود، و هم در مورد جمع و در عبارت "و الملک علی أرجائها " جمع است )
معنی الم: از حروف مقطعه و رموز قرآن (در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده که الم معنایش " انا الله الملک " است. یعنی منم خداوند سلطان )
معنی مَحْجُوبُونَ: آنانکه در حجاب و پرده قرار گرفته اند (مراد از محجوب بودن از پروردگارشان در روز قیامت محروم بودنشان از کرامت قرب و منزلت او است ویا محجوب بودن از رحمت خداست ومعنایش این نیست که از معرفت خدا محجوبند، چون در روز قیامت همه حجابها برطرف میشود، یعنی همه...
معنی یَدِهِ: دستش (برای کلمه ید معانی زیادی غیر از دست ذکر کردهاند، و لیکن باید دانست که این کلمه دارای چند معنا نیست بلکه تنها به معنای دست است و در سایر معانی بطور استعاره بکار میرود. چون آن معانی اموری هستند که از شؤون مربوط به دست میباشند، مانند انفاق و س...
معنی یَدِیَ: دستم (در اصل "یدین"بوده که چون مضاف واقع شده نون آن حذف گردیده است. برای کلمه ید معانی زیادی غیر از دست ذکر کردهاند، و لیکن باید دانست که این کلمه دارای چند معنا نیست بلکه تنها به معنای دست است و در سایر معانی بطور استعاره بکار میرود. چون آن معانی...
معنی بَیْنَ أَیْدِیکُمْ: پیش روی شما - جلوی شما - در مقابلتان(در اصل "أَیْدِین"بوده که چون مضاف واقع شده نون آن حذف گردیده است در عباراتی نظیر"بَیْنَ أَیْدِیهِمْ"بین دو دست استعاره از پیش رو، مقابل یا آینده می باشد.برای کلمه ید معانی زیادی غیر از دست ذکر کردهاند، و لیکن با...
معنی بَیْنَ أَیْدِینَا: پیش روی ما - جلوی ما - در مقابل ما (در اصل "أَیْدِین"بوده که چون مضاف واقع شده نون آن حذف گردیده است در عباراتی نظیر"بَیْنَ أَیْدِیهِمْ"بین دو دست استعاره از پیش رو، مقابل یا آینده می باشد.برای کلمه ید معانی زیادی غیر از دست ذکر کردهاند، و لیکن بای...
معنی بَیْنَ أَیْدِیهِمْ: پیش روی آنان (در اصل "أَیْدِین"بوده که چون مضاف واقع شده نون آن حذف گردیده است در عباراتی نظیر"بَیْنَ أَیْدِیهِمْ"بین دو دست استعاره از پیش رو، مقابل یا آینده می باشد.برای کلمه ید معانی زیادی غیر از دست ذکر کردهاند، و لیکن باید دانست که این کلمه دا...
معنی بَیْنَ یَدَیْ: پیشاپیش - پیش از(در اصل "یدین"بوده که چون مضاف واقع شده نون آن حذف گردیده است در عباراتی نظیر"بین یدیه "بین دو دست استعاره از پیش رو، مقابل یا آینده می باشد.برای کلمه ید معانی زیادی غیر از دست ذکر کردهاند، و لیکن باید دانست که این کلمه دارای چند مع...
معنی بَیْنَ یَدَیَّ: پیش از من (در اصل "یدین"بوده که چون مضاف واقع شده نون آن حذف گردیده است. برای کلمه ید معانی زیادی غیر از دست ذکر کردهاند، و لیکن باید دانست که این کلمه دارای چند معنا نیست بلکه تنها به معنای دست است و در سایر معانی بطور استعاره بکار میرود. چون آن...
معنی بَیْنَ یَدَیْهِ: پیش از خود (در اصل "یدین"بوده که چون مضاف واقع شده نون آن حذف گردیده است. برای کلمه ید معانی زیادی غیر از دست ذکر کردهاند، و لیکن باید دانست که این کلمه دارای چند معنا نیست بلکه تنها به معنای دست است و در سایر معانی بطور استعاره بکار میرود. چون آن...
معنی بَیْنَ یَدَیْهَا: روبروی آن - در حضور آن (در اصل "یدین"بوده که چون مضاف واقع شده نون آن حذف گردیده است. برای کلمه ید معانی زیادی غیر از دست ذکر کردهاند، و لیکن باید دانست که این کلمه دارای چند معنا نیست بلکه تنها به معنای دست است و در سایر معانی بطور استعاره بکار می...
ریشه کلمه:
ملک (۲۰۶ بار)
(بروزن قفل) آن در استعمال قرآن به معنی حکومت و اداره امور است.. برای خدا است حکومت آسمانها و زمین.. پیروی کردند از آنچه شیاطین درباره پادشاهی و حکومت سلیمان می‏گفتند.. مَلِک (به فتح میم و کسر لام) پادشاه و آنکه دارای حکومت است. پادشاه گفت: من هفت گاو فربه می‏بینم... مراد از ملک در آیه فرمانده است که درحدود فرماندهی دارای حکومت و اداره است. طبرسی در معنی آن گفته:«اَلْقادِرُالْواسِعُ الْقُدْرَةِ الَّذی لَهُ السِیاسَةُ وَ الْتَّدْبیرُ» راغب گفته: «هُوَ الْمُتَصَرِفُ بِالْاَمْرِوَالنَّهْیِ فِی الْجُمْهُورِ» آن متخذ از مُلک بضم میم و جمع آن ملوک است. در آیه. ظاهراً مراد استقلال است که بنیاسرائیل در مصر آنرا نداشتند. *** مِلْک: (به کسر میم و سکون لام) مالک شدن و صاحب شدن.. بگو اگر خزائن رحمت خدایم را مالک و دارا بودید آنوقت از ترس انفاق دست باز می‏داشتید. افعال آن بیشتر به معنی قدرت و توانایی آید مثل. برای خویش به نفع و ضرری قادر نیستند. *** مالک: اسم فاعل است. به معنی صاحب مال و صاحب حکومت آید مثل.. که هر دو به معنی صاحب ملک (به کسر میم) است و مثل. گویند ای مالک خدایت ما را بمیراند که به معنی متصرف و حاکم است. *. عاصم، کسائی، خلف و یعقوب حضرمی آن را مالک و دیگران مَلِک (به فتح میم و کسر لام) خوانده‏اند. به نظر می‏آید که مالک در آیه مثل ملک به معنی حاکم و متصرّف است نه به معنی صاحب. زیرا صاحب به مال مناسب است که بگوییم: فلانی صاحب فلان مال است ولی مناسب با «یوم» حکومت است که بگوییم حکمران امروز فلانی است. ملیک: مثل مَلِک به معنی صاحب حکومت است. پرهیزکاران در بهشتها و نهرهااند در نزد صاحب حکومت توانا(خدا). این لفظ فقط یکبار در قرآن آمده است. *** مَلْک: (بروزن فلس). «ملک» را در آیه عاصم و اهل مدینه و اهل کوفه به فتح میم و دیگران به ضمّ و نیز به کسر میم خوانده‏اند و آن مصدر ملک یملک است در صحاح گوید فتح میم از کسر آن افصح می‏باشد. ممکن است مراد از آن حکومت یعنی: ما با قدرت و اختیار در کارمان وعده تو را مخالفت نکردیم... و شاید به معنی ملک و مال باشد یعنی: ما با مال خویش با وعده تو مخالفت نکردیم بلکه چیزهایی از زیور قوم و فرعون داشتیم که آنها را انداختیم و سامری برداشت...

جمله سازی با الملك

احمد عید عبدالملک (عربی: أحمد عيد عبد الملك؛ زادهٔ ۱۵ مهٔ ۱۹۸۰) یک بازیکن فوتبال اهل مصر است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
مغیلان یعنی چه؟
مغیلان یعنی چه؟
تحریک یعنی چه؟
تحریک یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز