انجلاء

انجلاء در لغت به‌معنای روشن و آشکار شدن است. این واژه در منابع معتبری چون منتهی‌الارب، ناظم‌الاطباء و آنندراج به‌عنوان روشن گردیدنِ کار و هویدا شدنِ امری تعریف شده و در اقرب‌الموارد نیز مترادف با انکشاف (پرده‌برداری) آمده است. از دیگر معانی این واژه، دور شدن و زدوده شدن است؛ چنان‌که در عبارت «انجلی عنه» به‌معنای دور شدن از چیزی به‌کار رفته است. همچنین در متون کهن، «انجلاء» برای دور شدن ابر، فرونشستن غم و برطرف شدن اندوه نیز استفاده شده و در «غیاث‌اللغات» و «تاج‌المصادر بیهقی» بر این معانی تأکید گردیده است. علاوه بر این، این واژه به‌معنای بیرون‌آمدن از خانه یا وطن نیز به‌کار رفته است.

در حوزه‌ی نجوم، به بازگشت نورِ ماه و خورشید پس از گرفتگی (خسوف و کسوف) اطلاق می‌شود؛ به‌گونه‌ای که در عبارت‌هایی مانند انجلاء قمر و انجلاء شمس به‌معنای پاک شدن و رهایی ماه و خورشید از حالت گرفتگی است و با واژه‌هایی چون امحاص و انمحاص هم‌معنی می‌باشد. همچنین در برخی منابع، به‌صورت اسمی به‌معنای روشنایی نیز ذکر شده است.

لغت نامه دهخدا

انجلاء. [ اِ ج ِ ] ( ع مص ) روشن گردیدن کار و هویدا شدن. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). انکشاف. ( از اقرب الموارد ). || دور شدن: انجلی عنه؛ دورشد از آن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). دور شدن ابر و واشدن غم. ( آنندراج ). واشدن ابر و واشدن غم. ( غیاث اللغات ). واشدن غم و میغ و آنچه بدان ماند. ( تاج المصادر بیهقی ). || از خانه و وطن بیرون رفتن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). || بازشدن ماه و خورشید پس از خسوف و کسوف. انجلاء قمر، انجلاء شمس؛ پاک شدن ماه. پاک شدن خورشید. امحاص. انمحاص. ( یادداشت مؤلف ). || ( اِ ) روشنایی. ( مؤید الفضلاء ).

فرهنگ معین

(اِ جِ ) [ ع. ] (مص ل. ) روشن شدن، آشکار گشتن.

ویکی واژه

روشن شدن، آشکار گشتن.

جمله سازی با انجلاء

انجلاء قلوب را، صیقل ارتقاء نفوس را سببیم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فوت جاب
فوت جاب
فاک
فاک
سلیطه
سلیطه
الم
الم