سکه زدن

سکه زدن

عبارت «سکه زدن» در معنای اصلی و تاریخی خود، به عمل «ضرب سکه» یا همان ساختن پول فلزی گفته می‌شود. در گذشته، حکومت‌ها و ضراب‌خانه‌ها فلزاتی چون طلا، نقره یا مس را ذوب کرده و در قالب‌هایی مخصوص می‌ریختند. سپس با ضرب چکش یا به‌وسیله ماشین، نقش و نشانه رسمی حکومت را بر سطح فلز حک می‌کردند تا به‌صورت سکه معتبر درآید. این فرایند نه‌تنها جنبه اقتصادی داشت، بلکه نمادی از قدرت، اقتدار و استقلال سیاسی هر حکومت نیز به‌شمار می‌رفت.

با گذشت زمان، معنای این اصطلاح از کاربرد صرفاً مادی و اقتصادی خود فراتر رفت و در زبان فارسی معنایی استعاری یافت. در این معنا، «سکه زدن» کنایه از «رواج دادن»، «اعتبار بخشیدن» یا «شهرت یافتن» است. مثلاً وقتی گفته می‌شود «فلان کس با کسب و کارش در حال سکه زدن است »، مقصود آن است که او توانسته در کار خود رونق و اعتبار فراوانی ایجاد کند و کسب‌وکارش به اوج موفقیت و سودآوری برسد.

لغت نامه دهخدا

سکه زدن. [ س ِک ْ ک َ / ک ِ زَ دَ ] ( مص مرکب ) فلزی را بصورت مسکوک درآوردن. ( فرهنگ فارسی معین ):
زدند سکه پس آنگه بدولت دارا
بسی گرفت ازو دهر زیب و زینت و فر.ناصرخسرو.که از پولادکاری خصم خونریز
درم را سکه زد بر نام پرویز.نظامی.چندین هزار سکه پیغمبری زدند
اول بنام آدم و خاتم بمصطفی.سعدی.

فرهنگ معین

( ~. زَ دَ ) [ ع - فا. ] (مص م. ) پول فلزی درست کردن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) فلزی را به صورت مسکوک در آوردن ضرب کردن.

ویکی واژه

پول فلزی درست کردن.

جمله سازی با سکه زدن

بر آن شدی که کنی نام خویش بر دل غیر خیال سکه زدن بر زر دغل کردی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
اتی
اتی
سلیم
سلیم
چیست
چیست
خویش
خویش