دشپل

واژه‌ی دشپل یا دشبل، که در متون و فرهنگ‌های لغت فارسی به هر دو صورت به کار رفته است، به معنای توده، غده، یا هرگونه برآمدگی و ورم در بدن موجودات زنده است. این واژه، اغلب در بستر پزشکی یا تشریحی، برای اشاره به هرگونه برجستگی غیرعادی یا متورم شدن بخشی از بافت به کار می‌رود. فرهنگ‌های لغت معتبری نظیر فرهنگ معین نیز بر همین معنا تأکید کرده‌اند و آن را به عنوان یک اصطلاح برای بیان عوارض جسمانی یا تغییرات بافتی ثبت کرده‌اند.

کاربرد این واژه، هرچند ممکن است امروزه کمتر رایج باشد، اما در گذشته برای توصیف انواع مختلفی از توده‌ها، از جمله غدد لنفاوی متورم، کیست‌ها، یا حتی برآمدگی‌های ناشی از التهاب یا عفونت به کار می‌رفته است. گستره‌ی معنایی دشپل تنها به برآمدگی‌های قابل لمس محدود نمی‌شود، بلکه می‌تواند شامل هرگونه تغییر در حجم و شکل طبیعی یک بافت یا اندام نیز باشد که به صورت یک توده یا غده ظاهر می‌شود. این ویژگی، آن را به واژه‌ای جامع برای اشاره به طیف وسیعی از ناهنجاری‌های فیزیکی تبدیل می‌کند.

بررسی واژگانی نظیر دشپل نه تنها به درک بهتر واژگان فارسی کمک می‌کند، بلکه بینشی عمیق‌تر در مورد نحوه‌ی توصیف و دسته‌بندی عوارض جسمانی در گذشته‌ی زبان فارسی به ما می‌دهد. حضور این واژه در فرهنگ‌های لغت معتبر، نشان‌دهنده‌ی اهمیت و جایگاه آن در زبان فارسی بوده و بیانگر نیاز به واژگانی دقیق برای توصیف مشاهدات پزشکی و جسمانی در طول تاریخ است. این بازخوانی، فرصتی است برای بازیابی و ارج نهادن به گنجینه‌ی واژگان کهن فارسی که هر یک حامل بخشی از دانش و فرهنگ پیشینیان ماست.

لغت نامه دهخدا

دشپل. [ دُ پ ِ ] ( اِ مرکب ) دشبل. غده. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به دشبل شود.

فرهنگ عمید

غدۀ سفت و سختی که زیر پوست بدن پیدا می شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) غده دژپیه

جمله سازی با دشپل

هم کژه باشد لهاة و هست کوشک لوزتین دژپه و دژپیهه دشپل ناملایم نانورد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مکعب فال مکعب فال نخود فال نخود فال راز فال راز فال احساس فال احساس