آکنده یال

لغت نامه دهخدا

( آکنده یال ) آکنده یال. [ ک َ دَ / دِ ] ( ص مرکب ) فربی. فربه. قوی. رجوع به آکندن شود.

فرهنگ فارسی

( آکنده یال ) ( صفت ) فربه چاق سمین.

ویکی واژه

آکنده‌یال
(قدیم): دارای گردنی فربه یا پُر مو. شَوَم زین هژیران آکنده یال/ یکی را کنم شاه کابل به فال «اسدی‌طوسی»

جمله سازی با آکنده یال

وان چرب آخری، که از او باد کبر وفضل آکنده یال بود و در این سبز جا نماند
شوم زین هژبران آکنده یال یکی را کنم شاه کابل به فال
به بالا بلندی و آکنده یال چه نامی بدین شاخ و این برز و بال
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مکعب فال مکعب فال پی ام سی فال پی ام سی فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال نوستراداموس فال نوستراداموس