لغت نامه دهخدا - صفحه 351
- زن
- نر
- گی
- لب
- مو
- ناپذیر
- خاتون
- آرتا
- الهه
- تینا
- رهام
- سینا
- نگار
- انار
- دوست
- کشتی
- زرشک
- بی حس
- طماع
- سرب
- مهمان
- بلوچی
- اورک
- پرستو
- قاراسیا
- دشمنی
- دایان
- خوش قدم
- سخت
- عظیم الجثه
- اشوب
- امیرمحمد
- صیقل دادن
- یورش
- اندیشه
- به
- چیپ
- معشوق
- عابد
- حداکثر
- خوش بیان
- روا
- گیان
- پایان پذیر
- پهلوان
- پاپی
- دوش
- انکار ناپذیر
- سرخ رنگ
- قهرمان
- دانشجو
- نام بردن
- همسایه
- افزایش
- فرومایه
- ریاضیات
- حسینعلی
- دید و بازدید
- چهارشنبه سوری
- دنگ و فنگ