فرهنگ معین - صفحه 172
- اصدق
- آن سر
- از سر
- آپارتاید
- آرزومندی
- امیرالمؤمنین
- انزال
- امشاسپند
- ازرق
- آتشفشان
- اوپن
- اشتقاق
- اردک
- اختیار کردن
- برزه
- ارقه
- الکتریکی
- آتش انداز
- ارسال
- اذی
- اشکن
- آتشک
- ابیت
- آشنایی
- آبنبات
- آزادگی
- بر زدن
- استادی
- آکنه
- بدسگال
- برخوردار
- باز شدن
- اكل
- الامان
- اردل
- املح
- اثرم
- آمیختگی
- استحلاف
- آب باریک
- ارضه
- بزباش
- آمیب
- آهنگ ساز
- اصفاء
- اندام
- اذل
- اصوات
- آمپر
- اخلال
- ارمل
- آکوستیک
- اشکل
- اسهل
- ابدالدهر
- آزت
- آبداری
- آغار
- اشتعال
- اخوی