علویق

لغت نامه دهخدا

علویق. [ ع َ ل َ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان اوزومدل بخش ورزقان شهرستان اهر واقع در 7 هزارگزی شمال باختری ورزقان و 4 هزار و پانصد گزی راه ارابه رو تبریز به اهر. ناحیه ایست جلگه و دارای آب و هوای معتدل. سکنه آن 774 تن است. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و سیب زمینی است. اهالی به کشاورزی و گله داری اشتغال دارند و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. دارای راه مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
علویق. [ ع َ ل َ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان کلیبر بخش کلیبر شهرستان اهر واقع در 21 هزارگزی جنوب کلیبر و 2 هزارگزی راه شوسه اهر به کلیبر. ناحیه ایست کوهستانی و دارای آب و هوای معتدل.سکنه آن 136 تن است. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند و صنایع دستی آنها جاجیم بافی و گلیم بافی است. دارای راه مالرو است. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

فرهنگ فارسی

دهی است جزئ دهستان کلیبر بخش کلیبر شهرستان اهر واقع در ۲۱ هزار گزی جنوب کلیبر و ۲ هزار گزی راه شوسه اهر به کلیبر ناحیه ایست کوهستانی و دارای آب و هوای معتدل

دانشنامه عمومی

علویق (کلیبر). علویق یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان پیغان چایی بخش مرکزی شهرستان کلیبر واقع شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم