دماغه

دماغه

دماغه به معنای یک قطعه زمین یا ناحیه‌ای است که به شکل باریک و دراز به دریا یا یک آبراه دیگر امتداد می‌یابد. آن‌ها در نقاطی از سواحل قرار دارند که زمین به دریا می‌رسد و می‌توانند ویژگی‌های جغرافیایی خاصی داشته باشند.

ویژگی‌ها 

جغرافیایی: دماغه‌ها به عنوان نقاط مرزی بین دریا و زمین شناخته می‌شوند و می‌توانند به عنوان نشانه‌های جغرافیایی مهم در نقشه‌ها و ناوبری دریایی مورد استفاده قرار گیرند.

مهم از نظر ناوبری: برخی از آن‌ها به دلیل موقعیت استراتژیک خود، به عنوان نقاط مهم ناوبری در دریاها به حساب می‌آیند و ممکن است به عنوان مکان‌هایی برای قایق‌ها و کشتی‌ها برای ورود به آب‌های داخلی یا عبور از تنگه‌ها مورد استفاده قرار گیرند.

زیست‌محیطی: دماغه‌ها ممکن است به عنوان زیستگاه‌های مهم برای موجودات دریایی و پرندگان در نظر گرفته شوند، زیرا اغلب دارای اکوسیستم‌های متنوعی هستند.

نماد گردشگری: بسیاری از دماغه‌ها به دلیل مناظر طبیعی زیبا و چشم‌اندازهای دریایی، به عنوان مقاصد گردشگری محبوب شناخته می‌شوند.

لغت نامه دهخدا

دماغه. [ دُ غ َ / غ ِ ] ( اِ ) تاج باز شکاری و جز آن. ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ):
هر کس که به غیر او نظربازی کرد
شد عینک او دماغه دیده او.شرف ( از آنندراج ).
دماغه. [ دَ غ َ / غ ِ ] ( اِ ) بینی کوه و تیغه ٔکوه. ( ناظم الاطباء ). نوکی پیش آمده از کوه. ( یادداشت مؤلف ). || کمان کشتی. تماغه. ( ناظم الاطباء ). || چوبی به درازای در میان دو مصراع و متصل به یکی از آن دو که درز میانین را پوشد چون دو لنگه را پیش کنند یعنی ببندند. ( یادداشت مؤلف ).
- دماغه در؛ بینی در. محجوبه. انف باب. رتاج. ( یادداشت مؤلف ).
|| رأس یعنی نوک پیش آمده از خاک در دریا. نوک زبانه خشکی در آب. رأس. سنگپوز یا قطعه زمینی کمابیش نوک دار که در دریا یا در دریاچه پیش رفته باشد. ( دایرةالمعارف فارسی ). رأس الرجاء الصالح؛ دماغه امید نیک. ( از یادداشت مؤلف ).

فرهنگ معین

(دَ غِ ) (اِ. ) ۱ - هر چیز پیش آمده ای که شبیه دماغ باشد. ۲ - پیش رفتگی خشکی در دریا.

فرهنگ عمید

۱. پیش آمدگی چیزی: دماغهٴ کوه، دماغهٴ کشتی، دماغهٴ در.
۲. (جغرافیا ) قطعۀ زمین باریک که میان دریا پیش رفته باشد.

فرهنگ فارسی

پیش آمدگی چیزی بشکل بینی ماننددماغه کوه
( اسم ) ۱ - پیش آمدگی بشکل بینی: دماغه کوه. ۲ - پیش رفتگی خشکی در آب ( دریا اقیانوس ).
تاج باز شکاری و جز آن.

فرهنگستان زبان و ادب

{stem} [حمل ونقل دریایی] تیغۀ جلوی سینۀ کشتی

دانشنامه آزاد فارسی

دماغه (headland)
ناحیه ای از خشکیِ کشیده شده در دریا. دماغه ها غالباً نقاط برجسته ای در خط ساحلیاند و ممکن است نسبت به سنگ های خلیج مجاور خود از سنگ های مقاوم تری ساخته شده باشند.
دماغه

جملاتی از کلمه دماغه

مورخان امروزی بر این باورند که زورارا و باروس اغراق کرده‌اند که آلوارو فرناندس به گینه امروزی رسیده‌است. بسیار غیرممکن است که وی از رودخانه بزرگ گبا و جزایر زیاد بیساگوس و دماغه‌ها و مکان‌های دیدنی قابل توجه عبور کرده باشد و آن‌ها را جست‌وجو نکرده باشد یا اسمی از آن‌ها نبرده باشد.

یک شبه‌جزیره می‌تواند به‌شکل دماغه، رأس، زبانه یا سنگپوز باشد. شبه جزیره به شکل دماغه است اما از آن وسعت بیشتری دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم