دانشنامه اسلامی
قدرت و توانایی از صفات کمال وجودی است، و خداوند که همه کمالات وجودی را داراست، صفت قدرت را نیز دارد، بنابراین خداوند قادر و تواناست. در ثبوت این صفت برای خداوند اختلافی وجود ندارد. ولی در این که حقیقت قدرت چیست و قلمرو قدرت الهی کدام است؟ اقوال مختلف وجود دارد.
حقیقت قدرت
در تعریف قدرت و این که قادر چه کسی است؟ دو نظریه است:۱. القادر هو الذی یصح ان یصدر عنه الفعل، و ان لا یصدر، و هذه الصحة هی القدرة؛ قادر کسی است که دارای صفتی است که به واسطه آن انجام و ترک فعل برای او ممکن است. این تعریف مورد قبول جمعی از متکلمین است.۲. القادر عبارة عن کونه بحیث اذا شاء فعل و اذا شاء لم یفعل؛ قادر کسی است که اگر بخواهد فعل را انجام می دهد و اگر بخواهد آن را ترک می کند. این تعریف مورد قبول فلاسفه و جمعی دیگر از متکلمین است.مفاد هر دو تعریف این است که قادر ملزم به فعل یا ترک نیست، به عبارت دیگر، فاعل قادر کسی است که در فعل و ترک مجبور نیست، بلکه مختار است. بنابراین قدرت، مساوق یا ملازم با اختیار است. نقطه مقابل فاعل قادر و مختار، فاعل موجب یا مضطر است که قدرت بر ترک ندارد، و صدور فعل از او حتمی و جبری است. تفاوت های فاعل مختار و موجب عبارتند از:۱. فاعل مختار از فعل خود آگاه است، زیرا انتخاب مستلزم آگاهی است ولی فاعل موجب از فعل خود آگاه نیست.۲. انفکاک فعل به لحاظ ذات فاعل، از فاعل مختار ممکن است، ولی انفکاک فعل از فاعل موجب ممکن نیست.۳. از آنجا که قدرت نسبت به فعل وترک یکسان است، فاعل قادر و مختار فعل خود را اراده می کند. پس فعل مختار مسبوق به اراده است، ولی فعل فاعل موجب مسبوق به اراده نیست. (غیرارادی است)از آنچه گفته شد، روشن گردید که فعل اختیاری پس از تحقق اراده واجب و قطعی می شود، ولی این وجوب، متاخر از اراده و اختیار است، و با اختیاری بودن فعل منافات ندارد.نکته: از دیدگاه فلاسفه، خداوند نسبت به ایجاد هر موجودی که قابلیت آن تام است، مشیت و اراده ازلی دارد. و چون موجوداتی که مجرد از ماده اند، مانند عقول، امکان ذاتی آنها برای قبول فیض وجود از خداوند کافی است (یعنی با امکان ذاتی قابلیت آنها تام است و مشروط به امکان استعدادی و زمان و مکان و نسبت خاص نیست) چنین موجوداتی حادث زمانی نیستند، و پیوسته از خداوند فیض وجود را دریافت کرده اند. در نتیجه این عقیده با مختار بودن خداوند منافات ندارد، زیرا به اعتقاد آنان خداوند با مشیت ازلی خود پیوسته به آنان اعطای وجود کرده است. بنابراین، نباید فلاسفه را به دلیل این اعتقاد، مخالف مختار بودن خداوند پنداشت، چنان که در کلمات بسیاری از متکلمان چنین نسبتی دیده می شود. (در این باره به کتاب رجوع شود)
برهان قدرت و اختیار
اضطرار یا جبر در فعل، آن گاه متصور است که فاعل مسخر و مقهور موجودی برتر از خود باشد. در این صورت می توان فاعل را موجب و مضطر دانست، یعنی آن موجود برتر فعل را بر فاعل تحمیل کرده، و او را بدون آن که خود بخواهد به انجام فعل وادار نموده است.با توجه به این که خداوند برترین موجود است، مقهور و مغلوب هیچ موجودی نیست، اضطرار و جبر در فعل در حق او متصور نیست. بنابراین، خداوند جهان را با قدرت و اختیار آفریده است.به بیان دیگر، قدرت و اختیار از صفات کمال وجودی است، و ] و خرد انسان که وی را به وجود خداوند رهنمون می گردد، او را موجودی کامل و برین می شناسد که همه کمالات وجودی را داراست.گذشته از این، نظم و اتقان آفرینش گواه روشنی بر قادر و مختار بودن آفریدگار است. همان گونه که بر علم و آگاهی خداوند نیز دلالت می کند، از این روی، قرآن کریم آن جا که از آفرینش آسمانها و زمین سخن گفته یاد آور شده است که آفرینش آنها بشر را به قدرت و علم آفریدگار هدایت می کند، چنان که فرموده است:«اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْاَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْاَمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا اَنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ وَ اَنَّ اللَّهَ قَدْ اَحاطَ بِکُلِّ شَیْ ءٍ عِلْماً؛ خدا کسی است که آسمانها و زمین های هفتگانه را آفرید، تدبیر الهی در آنها جریان دارد. تا بدانید که خدا بر هر چیزی تواناست، و علم او به همه چیز احاطه دارد.»در سخنان امام علی(علیه السّلام) نیز به این برهان اشاره شده است:۱. «و ارانا من ملکوت قدرته و عجائب ما نطقت به آثار حکمته ؛ خداوند نمونه هایی از قدرت نهان و شگفتی هایی را که آثار حکمت الهی بر آنها گواهی می دهد را به ما نشان داده است».۲. «فاقام من شواهد البینات علی لطیف صنعته، و عظیم قدرته؛ خداوند، شواهدی روشن بر آفرینش لطیف و دقیق و قدرت عظیم خود، اقامه کرده است.»
قلمرو قدرت خداوند
...