قبض و بسط

لغت نامه دهخدا

قبض و بسط. [ ق َ ض ُ ب َ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) از نظر صوفی دو حالت است که پس از ترقی عبد از حالت خوف و رجاءپیدا میشود. قبض برای عارف چون خوف است برای مستأمن و تفاوت میان قبض و بسط و خوف و رجاء آن است که خوف و رجاء مربوط است به امری خوش یا ناخوش درآینده و قبض و بسط مربوط است به خوشی یا ناخوشی در حال حاضر که بر دل عارف از وارد غیبی غلبه یابد. ( ترجمه تعریفات ). قبض در اصطلاح تصوف واردی است که اشارت میکند بسوی عتاب و عدم لطف و تأدیب از جانب خدای تعالی برای صاحب آن و هر مقامی را لایق به آن مقام قبض و بسطی است. ( کذا فی لطائف اللغات از کشاف اصطلاحات الفنون ).

فرهنگ فارسی

از نظر سوفی دو حالت است که پس از ترقی عبد از حالت خوف و رجائ پیدا میشود .

دانشنامه آزاد فارسی

قَبض و بَسط
بسط در لغت به معنی فراخی و وسعت، در مقابل قبض به معنی تنگی و گرفتگی است. در اصطلاح عرفا، به گشادگی هایی (بسط) که سالک از یک سو، و گرفتاری هایی روحی (قبض) که از سوی دیگر، در مسیر راه کمال با آن روبه رو است، اطلاق می شود. این حالت برای سالک مبتدی، خوف و رجاء و برای سالکی که در میانۀ راه است، قبض و بسط و برای آن که در انتهای راه کمال است، هیبت و انس نام گرفته است. حالت قبض و بسط ارادی نیست. از خواصّ حالت بسط داشتن جنبش و حرکت و روی خندان و نشست وبرخاست با دیگران است. عبدالقاهر سهروردی معتقد است قبض و بسط ازجمله احوال شریف اند و مشایخ در کلام خود صرفاً اشاره ای به آن می کنند و از حقیقت این دو حال سخن نمی گویند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم