تلازم

لغت نامه دهخدا

تلازم. [ ت َ زُ ] ( ع مص ) در میان همدیگر درآمدن و داخل شدن. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(تَ زُ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - همراه بودن . ۲ - به یکدیگر وابسته بودن .

فرهنگ عمید

لازم و ملزوم یکدیگر بودن، لازم هم بودن، وابسته به هم بودن: با بخت حمله اش را گویی توافق است / با فتح پویه اش را مانا تلازم است (قاآنی: ۹۰۲ ).

فرهنگ فارسی

لازم وملزوم یکدیگربودن، وابسته بهم بودن
۱ - ( مصدر ) همراه بودن. ۲ - در پای هم بودن لازم هم بودن بیکدیگر وابسته بودن . ۳ - ( اسم )همراهی . ۴ - لزوم وابستگی . جمع : تلازمات .

ویکی واژه

همراه بودن.
به یکدیگر وابسته بودن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال اوراکل فال اوراکل فال میلادی فال میلادی فال سنجش فال سنجش