اشفته رای

لغت نامه دهخدا

( آشفته رای ) آشفته رای. [ ش ُ ت َ / ت ِ ] ( ص مرکب ) آنکه مصمم نتواند شدن. مردد.
- آشفته رای شدن؛ تغییق.

فرهنگ عمید

( آشفته رای ) مردد، دودل، کسی که نتواند فکر کند و تصمیم بگیرد.

فرهنگ فارسی

( آشفته رای ) ( صفت ) آنکه نتواند تصمیم بگیرد مردد.
مردد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
گودوخ
گودوخ
مهوا
مهوا
اعتلا
اعتلا
بلاوجه
بلاوجه