لای

لای

معنی لغوی:

در علم زمین‌شناسی، لای به نوعی از خاک یا رس اشاره دارد که دارای ذرات ریزتر از شن و درشت‌تر از رس است. لای به عنوان یک ماده معدنی در کشاورزی و ساخت و ساز مورد استفاده قرار می‌گیرد و به دلیل خاصیت نگهداری آب و مواد مغذی، برای کشاورزی بسیار مناسب است.

کاربرد در زبان محاوره‌ای

لای به معنای درون یا بین نیز به کار می‌رود. به عنوان مثال، در جمله مداد لای کتاب است، به معنای این است که مداد در فضای بین کتاب قرار گرفته است.

لغت نامه دهخدا

لای. ( اِ ) گل نرم که از آب گل آلود برجایی نشیند. گل نرم که در آب گل آلود ته نشین شود یا به دیوار و اطراف بندد. گل بسیار نرم که پس از گذشتن سیل و مانند آن برجای ماند. دردی آب که در ته ظرفی یا چیزی نشیند. ( اوبهی ). گلی که در آب باشد. لا. رجوع به لا شود. حماء. آژند. ( مجمعالفرس ). لوش. ضرغاطه. ( منتهی الارب ). ثاط. طثرة. ( منتهی الارب ). جیاءة. ( منتهی الارب ). لجن سپید. طملة. ( منتهی الارب ). طآة. ( منتهی الارب ). زه؛ زه، لای هر چیز باشد. ( لغت محلی شوشتر ذیل کلمه راق راق )

فرهنگ معین

(اِ. ) ۱ - گل نرم ته نشین شده. ۲ - دردی شراب. ۳ - میان چیزی، توی چیزی.

فرهنگ عمید

۱. = لاییدن
۲. لاینده (در ترکیب با کلمۀ دیگر ): چند باشی چون تبیره «هرزه لای» / همچو نی در پرده رو آهسته لای (تاج بها: لغت نامه: لای ).
۱. گلی که ته ظرف یا جوی یا حوض آب می نشیند.
۲. [قدیمی] گِل.
۳. [قدیمی] دُرد شراب.

فرهنگ فارسی

گلی که ته ظرف یاجوی یاحوض آب می نشیند، دردی شراب
( اسم ) نوعی بافت. ابریشمین که سابقا در چین و گجرات ( هند ) میبافتند و آن ساده و نیز رنگارنگ بود: اکسون زرنگار فلک را چو آستر بر ابر. معنبر این لای ساده بین. ( سیف اسفرنگ لغ. )
سختی. گاو

فرهنگستان زبان و ادب

{silt} [کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] 1. ذرات ریز معدنی خاک، حدِّفاصل رُس و شن، با قطر بین 0/05 تا 0/002 میلی متر 2. طبقه ای از بافت خاک که کمتر از دوازده درصد رس و بیشتر از هشتاد درصد لای دارد

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی یَبْحَثُ فِی ﭐلْأَرْضِ: زمین را می کند (کلمه بحث در اصل به معنای جستجوی چیزی از لابه لای خاکها بوده، سپس در مورد هر جستجوئی استعمال شد)
ریشه کلمه:
ایی (۶۲۸ بار)ل (۳۸۴۲ بار)
لای
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم