آغیل

لغت نامه دهخدا

( آغیل ) آغیل. ( اِ ) ستورگاه. ستورخانه. آخور. اصطبل. ( زمخشری ). جای برای گوسفندان و گاوان به شب. و امروز آغِل به کسر غین گویند، و نیز آغُل بضم غین و آغول.
آغیل. ( اِ ) این کلمه با چشم مرکب شود و صورت مرکبه ، بخشم دیدن معنی دهد :
نرمک او را یکی سلام زدم
کرد زی من نظر بچشم آغیل.حکاک.چشم آغول و چشم آلوس مرادف آن است و امروز چشم غُله رفتن ، بغضب و با چشمهای دریده در کسی دیدن است بقصد تهدید و ترسانیدن او.
اغیل. [ اَ ] ( اِ ) آغول گوسپندان. ( ناظم الاطباء ). رجوع به اَغِل شود.

فرهنگ معین

( آغیل ) ( اِ. ) = آغول : نگریستن از گوشة چشم از روی خشم .
( اَ ) (اِ. ) نک آغل .

فرهنگ عمید

( آغیل ) = چشم آغیل

فرهنگ فارسی

( آغیل ) ( اسم ) نگریستن بگوش. چشم از روی غضب چشم آغیل چشم غله.
آخور ستورگاه

دانشنامه عمومی

اغیل ( به فرانسوی: Ighil ) یک شهرک در مراکش است که در استان حوز واقع شده است. اغیل ۵٬۶۱۹ نفر جمعیت دارد.
اغیل (ترکیه). اغیل ( به ترکی استانبولی: Eğil ) یک منطقهٔ مسکونی در ترکیه است که در استان دیاربکر واقع شده است.

ویکی واژه

آغول: نگریستن از گوشة چشم از روی خشم.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال نخود فال نخود فال ارمنی فال ارمنی فال تک نیت فال تک نیت