پوستگال یا پوستگاله در لغتنامههای معتبر فارسی به بخشی از پوست گوسفند گفته میشود که در ناحیه زیر دنبه و اطراف مقعد قرار دارد. این قسمت به دلیل نداشتن پشم و پیوستگی با بخش انتهایی بدن حیوان، در متون کهن فارسی با همین نام شناخته شده است.
در شعر و نثر قدیم، این واژه بیشتر بهعنوان نمادی برای زشتی، فرودستی یا بیارزشی بهکار رفته است. برای نمونه، مقایسه «پوستگال» با دنبه یا بخشهای پرارزشتر گوسفند، نشاندهنده تقابل میان چیز کمارزش و چیز مطلوب بوده است.
در فرهنگ عامه نیز این واژه غالباً بار معنایی تحقیرآمیز یا طنزآمیز داشته است. از آنجا که این بخش از پوست معمولاً آلوده به سرگین بوده و ارزش مصرفی چندانی نداشته، در زبان مردم گاه برای اشاره به امور بیاهمیت یا آلوده به کار میرفته است. به همین سبب، «پوستگال» در زبان امروز کاربرد چندانی ندارد و بیشتر در متون لغوی و ادبی گذشته دیده میشود.