ذات بیض

لغت نامه دهخدا

ذات بیض. [ ت ُ ] ( اِخ ) ( روضة... ) یاقوت در معجم این نام را بی هیچ شرحی آورده و تنها در عقیب آن گوید: قال منذربن درهم:
و روض من ریاض ذوات بیض
به دهنی مخالطها کثیب.

فرهنگ فارسی

یاقوت در معجم این نام را بی هیچ شرحی آورده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال راز فال راز فال شمع فال شمع فال میلادی فال میلادی