گرم جوشیدن

لغت نامه دهخدا

گرم جوشیدن. [ گ َ دَ ] ( مص مرکب ) بسیار محبت کردن. || تپاک کردن. ( آنندراج ) ( غیاث ). بی قراری کردن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - معاشرت و اختلاط بسیار کردن. ۲ - اضطراب داشتن بیقراری کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشق فال عشق فال انبیا فال انبیا فال اعداد فال اعداد فال مارگاریتا فال مارگاریتا