درباقی شدن

اصطلاح «درباقی شدن» بسته به زمینه و کاربردش می‌تواند معانی متفاوتی داشته باشد:

تمام گردیدن یا به انجام رسیدن: عبارت درباقی شدن گاهی به معنای کامل شدن یا به پایان رسیدن کاری یا وضعیتی است. این کاربرد بیشتر در متون کهن و ادبی دیده می‌شود و بیانگر به پایان رسیدن یک فرآیند یا وضعیتی است که دیگر چیزی باقی نمانده یا نیاز به ادامه ندارد.

محو شدن: در این معنا، درباقی شدن به معنای محو یا ناپدید شدن چیزی است به گونه‌ای که کم‌کم اثر یا وجود آن از بین می‌رود. این کاربرد بیشتر در توصیف حالاتی است که چیزی به مرور زمان از بین می‌رود یا اثری از آن باقی نمی‌ماند.

متروک گشتن: درباقی شدن همچنین به معنای رها شدن یا متروک شدن است. در این حالت، جایی یا چیزی دیگر مورد استفاده یا توجه قرار نمی‌گیرد و به حال خود رها می‌شود. به عبارت دیگر، چیزی که قبلاً مورد توجه بوده یا استفاده می‌شده، اکنون دیگر کنار گذاشته شده و به فراموشی سپرده شده است.

لغت نامه دهخدا

درباقی شدن. [ دَ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از چیزی نماندن و تمام گردیدن و آخر شدن و وجود نداشتن. ( برهان ). موقوف شدن. ( آنندراج ): طلب ها درباقی شدو اعتقادها فسادی تمام گرفت. ( اسرار التوحید ص 4 ).
مطرب آمد روانه شد ساقی 
شد طرب را بهانه درباقی.نظامی.ترا هیچ روای نیست مگر آنکه یک چندی او را به زندان کنی تا این سخن درباقی شود.( یوسف و زلیخا چ 2 ص 34 ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - تمام گردیدن بانجام رسیدن ۲ - محو شدن. ۳ - متروک گشتن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال راز فال راز فال ای چینگ فال ای چینگ فال تاروت فال تاروت