پاتیمار

لغت نامه دهخدا

پاتیمار. ( اِ مرکب ) شتابزدگی. تعجیل. || پارنج. پامزد. و صاحب برهان گوید بزبان زند و پازند بهمین معنی آمده است.

فرهنگ فارسی

شتابزدگی تعجیل
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
لا تنس ذکر الله
لا تنس ذکر الله
میسترس
میسترس
کصکش بیناموس
کصکش بیناموس
فال امروز
فال امروز