وراقت

لغت نامه دهخدا

وراقت. [ وِ ق َ ] ( از ع، اِمص ) وراقة. رجوع به وراقة شود.
وراقة. [ وِ ق َ ] ( ع اِمص ) کاغذتراشی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || کتاب نویسی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). حرفه وراق. ( اقرب الموارد ). کراسه نویسی. ( السامی فی الاسامی ). رجوع به وراقت شود.

فرهنگ فارسی

وراقه

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سعادت یعنی چه؟
سعادت یعنی چه؟
شیمیل یعنی چه؟
شیمیل یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز