مکرهه

لغت نامه دهخدا

( مکرهة ) مکرهة. [ م َ رَ هََ / م َ رُ هََ ] ( ع مص ) کُره. کَره.کراهت. کراهیت. ناپسند داشتن چیزی را. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || ( اِ ) سختی و ناپسندی. ج، مکاره. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

هرچیزناپسند، آنچه که انسان از آن کراهت دارد، مکاره جمع
کراهت. کراهیت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
دلاور
دلاور
سنی چوخ ایستیرم
سنی چوخ ایستیرم
رویداد
رویداد
ارکان
ارکان