مبخور

واژه مبخور به معنای «مخمور» یا «کسی که بخور کرده شده» است. این واژه می‌تواند در زمینه‌های مختلفی به کار رود:

معانی واژه

مخمور: به معنای کسی که تحت تأثیر شراب یا چیزی مست‌کننده قرار گرفته و حالتی از سرخوشی، گیجی یا خلسه دارد.

بخور کرده شده: اشاره به فردی که تحت تأثیر بخور (دود یا بخار حاصل از سوزاندن مواد معطر یا گیاهان) قرار گرفته است، که ممکن است حالتی از آرامش، خلسه، یا حتی گیجی ناشی از بخور را توصیف کند.

کاربردها

در ادبیات یا متون قدیمی، واژه‌هایی مانند مخمور و مبخور گاهی برای توصیف حالات روحی و جسمی پس از مصرف چیزی (مانند شراب، بخور، یا مواد معطر) به کار می‌رفته‌اند. بخور معمولاً به عنوان نوعی درمان یا مراسم مذهبی استفاده می‌شده است، و ممکن است فردی که مبخور شده باشد، حالتی معنوی یا جسمی خاص پیدا کند.

لغت نامه دهخدا

مبخور. [ م َ ] ( ع ص ) مخمور. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( ذیل اقرب الموارد ). و رجوع به مخمور شود. || بخور کرده شده. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

مخمور
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال فرشتگان فال فرشتگان فال چوب فال چوب فال پی ام سی فال پی ام سی