قبرقه

قبرقه به معنای دنده در زبان ترکی است و در برخی متون به واژه قبرغه اشاره شده است. در طب سنتی، به عنوان یک دارو برای درمان مشکلاتی نظیر اسهال و سیلان خون معرفی شده است. در یکی از متون، از آن به عنوان سوخته قبرقه یاد شده که به خاصیت درمانی آن اشاره دارد. این واژه همچنین در زبان محاوره به کار می‌رود و به شیوه‌ای دشنام‌آمیز برای اشاره به غلامان و کنیزان سیاه پوست استفاده می‌شود. در واقع، قبرقه در اینجا نه تنها به یک بخش از بدن انسان اشاره دارد، بلکه در بستر تاریخی و اجتماعی خود به نوعی از تبعیض و نژادپرستی نیز برمی‌گردد که در زمان‌های گذشته در جوامع مختلف وجود داشته است. به این ترتیب، قبرقه نمادی از پیچیدگی‌های فرهنگی و تاریخی است که می‌تواند به ما درک بهتری از روابط اجتماعی و معنای واژگان در فرهنگ‌های مختلف بدهد.

لغت نامه دهخدا

قبرقه. [ ق َ رِ ق َ / ق ِ ] ( ترکی، اِ ) دنده. قبرغه. ( نظام ). رجوع به قبرغه شود: و سوخته قبرقه او [ ضأن ] قاطع اسهال و سیلان خون. ( تحفه حکیم مؤمن ).
- شش قبرقه؛ دشنام گونه ای است سیاهان یعنی غلامان و کنیزان سیاه را.

فرهنگ عمید

۱. پهلو.
۲. استخوان پهلو، دنده.

فرهنگ فارسی

قبرغه:کلمه ترکی )، پهلو، استخوان پهلو، دنده، شش قبرقه: دشنامی است به غلامان وکنیزان سیاه پوست
دنده قبرغه شش قبرغه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال چوب فال چوب فال ای چینگ فال ای چینگ فال ماهجونگ فال ماهجونگ