طورناشولی

لغت نامه دهخدا

طورناشولی. ( معرب، اِ ) رجوع به طرنشولی و طرنشول شود: و یسمی باللطینی العامی عندنا طورناشولی. ( از دزی ج 2 ص 42 از ابن بیطار و ابن جلجل ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فارغ التحصیل
فارغ التحصیل
ویو
ویو
سپند
سپند
دقت
دقت