جائس

لغت نامه دهخدا

جائس. [ ءِ] ( ع ص ) از: جوس و جوسان. گشت زننده و جستجوکننده درسرایها برای غارت. || نیک جستجوکننده. || مقهورکننده. || پایمال کننده. || گشت زننده بشب از دلیری. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

گشت زننده و جستجو کننده در سرایها برای غارت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال تاروت فال تاروت فال مکعب فال مکعب