تعجیل فرمودن

لغت نامه دهخدا

تعجیل فرمودن. [ ت َ ف َ دَ ] ( مص مرکب ) تعجیل کردن: هرکه بر درگاه پادشاهان بی جریمه جفا دیده باشد... پادشاه را تعجیل نشایست فرمود در فرستادن او بجانب خصم. ( کلیله و دمنه ). و رجوع به تعجیل و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

تعجیل کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
گوز
گوز
ارق ملی
ارق ملی
استفاده
استفاده
عظمت
عظمت