اظان

لغت نامه دهخدا

اظان. [ اِ ] ( اِخ ) موضعی است. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). و چنانکه در لسان العرب آمده است، شعر ابن مقبل:
تأمل خلیلی هل تری من ظعائن
تحملن بالعلیاءفوق اظان.
را شاهد برای اظان هم آورده اند. رجوع به اطان شود.

فرهنگ فارسی

موضعی است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ترکش
ترکش
سنگلاخ
سنگلاخ
پیشنهاد
پیشنهاد
گواد
گواد