اشهلال

لغت نامه دهخدا

اشهلال. [ اِ هَِ ] ( ع مص ) میش چشم شدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). آمیختن کبودی بسیاهی چشم. ( از المنجد ) ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ).

فرهنگ فارسی

میش چشم شدن. آمیختن کبودی بسیاهی چشم.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
روله یعنی چه؟
روله یعنی چه؟
کس شعر یعنی چه؟
کس شعر یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز