نهلد واژهای است که به معنای وا نمیگذارد یا رها نمیکند به کار میرود. این واژه از فعل «نهادن» مشتق شده و با پیشوند «نه» (که به معنای منفی است) ترکیب شده است.
در زبان فارسی، واژههای منفی معمولاً با استفاده از پیشوند «نه» ساخته میشوند تا مفهوم عدم انجام یک عمل را منتقل کنند. در مورد نهلد، این واژه به وضوح نشاندهنده یک عمل مستمر و پایدار است که در آن شخص یا چیزی، چیزی را رها نمیکند و به آن ادامه میدهد.
در بیت زیر، این واژه به خوبی مفهوم خود را نشان میدهد:
نه که قصاب به خنجر چو سر میش ببرد
نهلد کشته خود را کُشد آن گاه کشاند
در این بیت، شاعر به مقایسهای بین عمل قصاب و عشق الهی میپردازد. در اینجا، نهلد به معنای این است که شخص معشوق، کشتهٔ خود (کسی که به او دل سپرده و در عشقش فنا شده است) را رها نمیکند. بلکه او را میکشد و سپس به سوی خود میکشاند.
این بیت به مفهوم عمیق عشق الهی اشاره دارد. در اینجا، خداوند به عنوان معشوق، عاشق را در مسیر عشق میمیراند (از خودی و منیّت) و سپس او را به سوی خویش جذب میکند. این فرایند نشاندهنده این است که عشق الهی نه تنها فرد را از خودی و منیّت میرهاند، بلکه او را به مرحلهای از نزدیکی و اتصال به خداوند میکشاند.
شاعر در اینجا به تصویر کشیدن وضعیت عاشق و معشوق میپردازد و نشان میدهد که در عشق واقعی، هیچچیز نمیتواند مانع از پیوند عمیق میان عاشق و معشوق شود. این عشق در نهایت به مرگ خودی و تولدی دوباره منجر میشود که در آن فرد به حقیقت وجودی خود نزدیکتر میشود.