غلطید نگاه

لغت نامه دهخدا

غلطیدنگاه. [ غ َ دَ ] ( اِ مرکب ) جای غلطیدن. آنجاکه بغلطند. مَراغ؛ غلطیدنگاه ستور. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) جای غلتیدن آنجا که بغلتند.

جمله سازی با غلطید نگاه

💡 برق بیتابانه رخشید اندر آب موجها بالید و غلطید اندر آب

💡 مرغ دل من، که بود دست آموزت؛ غلطید بخون، ز ناوک دلدوزت

💡 چو شاهین این چنین سرگرم کین دید بدور چشمش ازغم اشک غلطید

💡 که آن مار غلطید بر روی خاک ز چرمش برآمد به گردون تراک

💡 اندکی غلطید اندر دود خویش باز گم کردید اندر دود خویش

💡 مجنون چو نشان دوست بشنید چون اشک به خون و خاک غلطید

افتخار یعنی چه؟
افتخار یعنی چه؟
متمایز یعنی چه؟
متمایز یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز