فغان کشیدم از اندوه آن ز سینه چو چنگ طپانچه کوفتم از درد آن به روی چو دف
آن کاروان بی سر و سالار را به راه قید و طپانچه قاید و رهبر کجا رواست
از بس که طپانچه زد فرا روی چو ورد روش چو فلک کبود و چون مه شد زرد
از فیلمها یا برنامههای تلویزیونی که وی در آن نقش داشتهاست میتوان به مردی با طپانچه طلایی، آخرین شمارش معکوس اشاره کرد.
جنگ تن به تن که دو تن به تلافی توهین و اعادهٔ حیثیت کنند با شمشیر یا طپانچه یا شلاق و غیره و این رسم سابقاً در ممالک غربی معمول بود.