زد و خورد کردن

اصطلاح زد و خورد کردن در زبان فارسی محاوره‌ای و نوین کاربرد دارد و به معنای درگیری فیزیکی یا دعوا کردن، دست‌به‌گریبان شدن با یکدیگر است. این عبارت اغلب برای توصیف کشمکش‌های کوتاه، برخوردهای فیزیکی یا نزاع‌های خیابانی به کار می‌رود و معمولاً جنبهٔ رسمی یا ادبی ندارد، بلکه بیشتر در مکالمات روزمره و گزارش‌های غیررسمی دیده می‌شود.

ریشه عبارت «زد و خورد کردن» از دو فعل «زدن» و «خوردن» تشکیل شده است. «زدن» در این ترکیب به معنای ضربه زدن و «خوردن» به معنای خورده شدن یا مورد ضربه قرار گرفتن است. بنابراین، وقتی گفته می‌شود کسی «زد و خورد کرده»، منظور این است که هم ضربه زده و هم ضربه دریافت کرده، یعنی دوطرف درگیر بوده‌اند و حالت متقابل و فعال نزاع را نشان می‌دهد.

از منظر اجتماعی و روان‌شناسی، «زد و خورد کردن» نشان‌دهنده تنش، خشونت لحظه‌ای و بی‌تأملی در حل اختلاف‌ها است. این نوع درگیری‌ها معمولاً کوتاه‌مدت و بدون برنامه‌ریزی طولانی است و می‌تواند ناشی از عصبانیت، رقابت یا سوءتفاهم باشد. با این حال، در منابع رسمی و حقوقی، این رفتار به‌عنوان نزاع یا درگیری فیزیکی ثبت می‌شود و عواقب قانونی دارد، در حالی که در گفتار روزمره صرفاً به برخورد و کشمکش لحظه‌ای اشاره دارد.

لغت نامه دهخدا

زد و خورد کردن. [ زَ دُ خوَرْدْ / خُرْدْ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) زدن وخوردن. || جنگیدن. || کارهای تجاری مختلف کردن. ( فرهنگ فارسی معین ). || زد و بند کردن. ساخت و پاخت کردن. ( از فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - زدن و خوردن. ۲ - جنگیدن. ۳ - کارهی تجاری مختلف کردن. ۴ - زد و بند کردن ساخت و پاخت کردن.
زدن و خوردن جنگیدن کار های تجاری مختلف کردن زد و بند کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال درخت فال درخت فال سنجش فال سنجش فال انگلیسی فال انگلیسی