کانی دستار

لغت نامه دهخدا

کانی دستار. [ دَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان مرگور بخش سلوانا شهرستان ارومیه واقع در 28هزارگزی جنوب خاوری سلوانا و دوهزارگزی شمال خاوری راه ارابه رو باوان به دیزج. ناحیه ای است واقع در دامنه، سردسیر، سالم و دارای 45 تن سکنه. از چشمه مشروب میشود و محصولاتش غلات و توتون است. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. از صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان مرگور بخش سلوانا شهرستان رضائیه

جمله سازی با کانی دستار

غزلی گفته‌ام آن باعث گفتار کجاست نوگلی چیده‌ام آن گوشهٔ دستار کجاست
عصر حكومت معاويه بود و وليدبن عقبه از سوى او فرماندار مدينه بود. روزى امام حسينعليه السلام و وليد بر سر مزرعه اى باهم نزاع كردند. امام عليه السلام دستار از سروليد برداشت و به گردنش پيچيد.
اقبال دنائت نسبان خصم بلندیست غیر از سر خویش آبله دستار ندارد
از رعونت مرد را نقصان به مردی می رسد زودتر گردد جدا از فرق سر دستار کج
اگر با دوست در گلشن زدی ساغر، گواه است او نسیم باده و آرایش دستار می باید
در این دوره، شورش‌های بسیاری در سراسر چین اتفاق افتاد. نظیر شورش گروه‌های ابروسرخ‌ها، زرد دستاران و پنج پیمانه برنج.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال زندگی فال زندگی فال عشقی فال عشقی فال انگلیسی فال انگلیسی فال کارت فال کارت