چم گردش زدن

لغت نامه دهخدا

چم گردش زدن. [ چ َ گ َ دِ زَ دَ ] ( مص مرکب ) بناز خرامیدن. ( از آنندراج ). رجوع به چم و «چم گردش » شود. || گریختن و رم کردن. ( از آنندراج ):
مصر از چمنش که از حلب نیست
چم گردش اگر زند،عجب نیست.محسن تأثیر ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

بناز خرامیدن. یا گریختن و رم کردن.

جمله سازی با چم گردش زدن

امیدوار چنانم که کردگار جهان همی بداردش از گردش زمانه پناه
بتقدیر ارچه گردون را همه زین سو بود گردش بگردد آسمان زآن سو که گردد رای درویشان
در سرتاسر جهان، بیش از ۱٫۵ میلیارد کارت پرداخت در گردش است.
من کجا، بد گردی افلاک و انجم از کجا خاطرم در بزم عیش از گردش ساغر گرفت
در ته خاک همان گردش خود را دارد آسیایی که در او آب بقا می افتد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
دایر شدن یعنی چه؟
دایر شدن یعنی چه؟
میسترس یعنی چه؟
میسترس یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز