پاینده کیش

لغت نامه دهخدا

پاینده کیش. ( اِخ ) نام شهر ( ؟ ) و بعضی شارحین بوستان «پابند» بمعنی زمین گل و لای نوشته و «کیش » نام جزیره.

فرهنگ فارسی

نام شهر و بعضی شارحین بوستان پابند بمعنی زمین گل و لای نوشته و کیش نام جزیره

جمله سازی با پاینده کیش

آقای پاینده، اولین دانشگاه خصوصی را در افغانستان ایجاد کرده و مدت ۲۱ سال اقتصاد و رهبری را در آنجا تدریس نمود.
تابنده باد فر تو بر خُرد و بر بزرگ پاینده باد عدل تو بر پیر و بر جوان
در وفای یار باید باخت باری جان خویش چونکه جان بیوفا با هیچ کس پاینده نیست
هر جهانداری بود پاینده از بخت جوان در جهانداری جوانبخت است سلطان جهان
این شیوه روایت در داستان‌های رئالیستی و ناتورالیستی، شیوه غالب است. حسین پاینده می‌گوید:
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
باوانم
باوانم
هنگام
هنگام
هول
هول
فال امروز
فال امروز